غلامعباس شیرالی، عباس محمدی، عاطفه الیاسی گماری،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: پارامترهای روانشناختی از جمله مهمترین مؤلفهها در تعیین کارآیی شغلی کارکنان در محیطهای کاری بوده و میتواند به شدت تحت تأثیر بیماریهای همهگیر مانند کووید-۱۹ قرار گیرد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر همهگیری کووید-۱۹ بر بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی کادر درمان در ایران انجام شد.
روش کار: این مطالعهی مورد- شاهدی، در بین پرسنل کادر بهداشت و درمان دو بیمارستان در استان تهران در سال ۱۴۰۰ انجام پذیرفت. کلیهی کارکنان شاغل در دو بیمارستان به روش سرشماری، وارد مطالعه شدند. تعداد کل افراد مورد مطالعه، ۴۱۲ نفر بود. برای بررسی بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی به ترتیب از پرسشنامههای بار کاری ذهنی NASA-TLX و پرسشنامهی فرسودگی شغلی ماسلاچ (Maslach Burnout Inventory) استفاده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای Independent t-test و Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین سن، سابقهی کار، ساعت کار روزانه و شاخص تودهی بدنی کارکنان مورد مطالعه به ترتیب ۱۱/۴۸ ± ۳۶/۷۰ سال، ۷/۱۳ ± ۱۲/۵۳ سال، ۳/۱۳ ± ۹/۶۴ ساعت و ۴/۷۳ ± ۲۳/۸۹ کیلوگرم بر متر مربع بود. تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد و شاهد در مقادیر بار کاری ذهنی (۰/۰۱۱ = P) و فرسودگی شغلی (۰/۰۰۱ = P)، وجود داشت.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از مطالعهی حاضر نشان داد که شیوع کووید-۱۹ میتواند مقادیر متغیرهای بار کاری ذهنی و فرسودگی شغلی پرسنل بهداشت و درمان را در محیطهای درمانی افزایش دهد. بنابراین، انجام اقدامات کنترلی و مداخلات روانشناختی به منظور بهبود سلامت روانی و جسمانی پرسنل و کادر بهداشت و درمان در طی همهگیری کووید-۱۹ کاملاً ضروری است.
عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتیاجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره وری، افزایش هزینه های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می شوند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتیعضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفیتحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر بهعنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهدهشده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. دادهها در سطح معنیداری ۰/۰۵ و در نرمافزار SPSS نسخهی ۲۵ آنالیز شدند.
یافتهها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبهی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبهی دوم بودند که نشاندهندهی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتیعضلانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، بهخوبی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب میتواند احتمال بروز اختلالات اسکلتیعضلانی را در کارگران کاهش دهد.
زهرا گماری، محسن نظرزاده زارع،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: ظهور پرزنتیسم در محیط سازمانی میتواند پیامدهای منفی زیادی به همراه داشته باشد. یکی از نکات کلیدی در این زمینه این است که کیفیت تبادل رهبر - عضو میتواند بر افزایش یا کاهش پدیده پرزنتیسم تاثیر بگذارد. همچنین، تعهد سازمانی نیز با پرزنتیسم ارتباط معناداری دارد؛ بنابراین، پژوهش حاضر به تحلیل رابطه بین تبادل رهبر - عضو و پرزنتیسم سازمانی کارکنان دانشگاه از طریق نقش میانجی تعهد سازمانی میپردازد.
روش کار: برای نیل به این مقصود، از روش توصیفی - همبستگی با تکیه بر مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه پژوهش حاضر شامل همگی کارکنان زن و مرد دانشگاه ملایر به تعداد ۱۴۵ نفر بود که با توجه به تعداد کم آنها، برای انتخاب نمونهها از روش سرشماری استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از سه پرسشنامه تبادل رهبر - عضو، پرزنتیسم سازمانی و تعهد سازمانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش نیز از آمار توصیفی و آمار استنباطی در دو نرمافزار SPSS نسخه ۲۳ و SMART PLS نسخه ۳ استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد که تبادل رهبر - عضو بر پرزنتیسم سازمانی با ضریب مسیر (۰/۲۷۱-)، تبادل رهبر - عضو بر تعهد سازمانی با ضریب مسیر (۰/۵۸۵) و تعهد سازمانی بر پرزنتیسم سازمانی با ضریب مسیر (۰/۲۸۶-) در سطح (۰/۰۱) معنادار است. همچنین اثر غیرمستقیم تبادل رهبر - عضو بر پرزنتیسم سازمانی با نقش میانجی تعهد سازمانی، با مقدار آماره سوبل (۲/۶۲۷) در سطح (۰/۰۵) معنادار است.
نتیجهگیری: نتیجه کلی این پژوهش نشان داد که بهبود تبادل رهبر - عضو و همچنین افزایش تعهد سازمانی میتواند به کاهش پرزنتیسم سازمانی در محیط دانشگاه منجر شود.