۵۰ نتیجه برای Musculoskeletal Disorders
مرتضی غلامی، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: حرفه پرستاری به دلیل ماهیت کار از جمله مشاغلی است که در آن اختلالات اسکلتی-عضلانی مرتبط با کار از شیوع بالایی برخوردار است. سبب شناسی آسیبهای اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان حرفه پرستاری نشان میدهد که علت اصلی این آسیبها جابجایی بیماران میباشد. این مطالعه با هدف ارزیابی خطر ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابجایی بیمار درکارکنان پرستاری بیمارستان بقیه الله انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی ۳۲۵ نفراز پرستاران شاغل در ۳۰ بخش بیمارستان بقیه الله شرکت نمودند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای جمعیت شناختی، پرسش نامه Body map و چک لیست ارزیابی انتقال بیمار (PTAI) جمع آوری و سپس با نرم افزار ۱۶SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: ۳/۷۸ درصد از پرستاران در طی ۱۲ ماه گذشته علایم این اختلال را در یک یا چند ناحیه از دستگاه اختلالات اسکلتی-عضلانی بدن خود تجربه کرده بودند. نتایج نشان داد که وقوع علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در پرسنل پرستاری مورد مطالعه با شاخص PTAI دارای ارتباط معنی دار میباشد (۰۵/۰ > P). به عبارت دیگر با افزایش سطح ریسک شاخص PTAI شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی نیز افزایش یافته است.
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای مطالعه، روش ارزیابی PTAI میتواند به عنوان شیوهای مفید جهت تشخیص و ارزیابی خطر اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابجایی بیمار در پرسنل پرستاری مد نظر قرار گیرد.
آرام تیرگر، زهرا آقالری، فاطمه سالاری،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از پیامدهای اجتناب ناپذیر غفلت از اصول ارگونومی میباشد. استفاده روز افزون از کامپیوتر در دانشجویان ممکن است چنین آسیبهایی را در پی داشته باشد. از اینرو، پژوهش حاضر با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی و ارزیابی اثربخشی یک مداخله آموزشی ارگونومیک در دانشجویان اجرا شد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و مداخلهای در گروهی از دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی انجام پذیرفت. نمونهها به روش آسان انتخاب گردیدند. در مرحله نخست، دادهها با استفاده از یک فرم محقق ساخته و پرسشنامه استاندارد نوردیک جمع آوری شد. سپس کتابچهای جهت آشنایی با اصول ارگونومی در کار با کامپیوتر (مداخله آموزشی) در اختیار دانشجویان قرار گرفت. در مرحله دوم، اثربخشی مداخله، در ۴۲ تن از دانشجویان از طریق آزمون کتبی و آزمون شبه آسکی مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت پردازش دادهها از نرم افزار SPSS۱۵، شاخصهای آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
یافتهها: از ۲۰۵ دانشجوی شرکت کننده در مرحله نخست، ۶۲/۴۴ درصد (۱۲۸ نفر) طی سال گذشته حداقل در یک ناحیه از سیستم اسکلتی-عضلانی دچار درد یا ناراحتی بودهاند، حال آنکه کمتر از ۱۰ درصد آنان از ملاحظات ارگونومیک کار با کامپیوتر آگاهی داشتند. پس از واگذاری مطلب آموزشی، آگاهی دانشجویان از ملاحظات ارگونومیک در کار با کامپیوتر بطور معنی داری (۰/۰۰۱>P) بهبود یافته و عملکرد بیش از ۹۵ درصد از آنان متوسط یا خوب ارزیابی شد.
نتیجه گیری: مداخله آموزشی بر آگاهی دانشجویان در خصوص ملاحظات ارگونومیک کار با کامپیوتر مؤثر بود. اما پیشگیری از اختلالات اسکلتی عضلانی علاوه بر آموزش، نیازمند تدابیر مکمل مانند حذف عوامل خطر و کنترل های مدیریتی میباشد.
سید سجاد عطائی، پیام حیدری، سکینه ورمزیار،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: از جمله عوامل خطر مؤثر در بروز ناراحتیهای اسکلتی-عضلانی میتوان به وزن زیاد بار یا فاکتورهای شغلی و فردی متفاوت اشاره کرد. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در بین کارکنان آشپزخانه میباشد.
روشکار: این مطالعه تحلیلی-مقطعی بهصورت سرشماری (۶۰ =n ) در بین کارکنان شاغل در آشپرخانه بیمارستانهای آموزشی شهر قزوین در سال ۱۳۹۵ انجام شد. دادهها توسط پرسشنامههای شیوع درد، شاخص توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار صورت گرفت. دادهها با آزمونهای رگرسیون تک و چندگانه و توسط نرم-افزار ۲۰ SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بیشترین میزان شیوع در ناحیه کمر (%۳/۷۸) گزارش شد. %۷/۶۱ از کارکنان در سطح خوب شاخص توانایی انجام کار و %۳/۵۸ ایستگاهها از نظر جابجایی بار در شرایط ناایمن قرار داشتند. شرایط غیرمجاز حمل بار به تنهایی حدود ۷ برابر، شیوع گردن و شانهدرد و ۵ برابر شیوع کمردرد را افزایش میدهد و در تعامل با سایر ریسک فاکتورها شیوع گردن ۲۵ برابر و شیوع شانه ۲۸ برابر افزایش مییابد. افراد با سطح توانایی خوب نسبت به افراد با سطح توانایی عالی، ۹ برابر بیشتر در معرض شیوع کمردرد قرار دارند.
نتیجهگیری: ریسک فاکتورهایی نظیر شاخص توده بدنی، توانایی انجام کار و حد مجاز بلند کردن بار میتوانند بر شیوع ناراحتی اسکلتی-عضلانی تاثیرگذار باشند لذا انتخاب افراد با سطح توانایی خوب و عالی و رعایت حد مجاز بلند کردن بار از جمله روشهای مؤثر در افزایش بهرهوری و کاهش شیوع اختلالات در کارکنان آشپرخانه میباشد.
سارا دهنوی، عبدالله واحدی، مجید معتمدزاده طرقبه، عباس مقیم بیگی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با کار (WMSDS)، زمانی رخ میدهند که فشار اعمال شده به بافتهای اسکلتی-عضلانی، بیشتر از ظرفیت تحمل بافت باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی ریسک فاکتورهای ایجادکننده اختلالات اسکلتیعضلانی مرتبط با فعالیتهای دستی با استفاده از روش ManTRA و اجرای برنامه مداخله آموزشی- مهندسی در بین کارگران صنعت چاپ انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای مورد شاهدی میباشد که جامعه آماری آن ۴۰ نفر از کارگران صنعت چاپ که فعالیت دستی انجام میدهند، میباشند. ۲۰ نفر برای گروه مداخله و ۲۰ نفر برای گروه شاهد انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه نقشه بدن (Body map) جهت تعیین میانگین شدت و موضع ناراحتی در اندامهای مختلف بدن و روش ارزیابی ManTRA جهت تعیین نمره تجمعی در ۴ ناحیه بدن (مچ/ دست/ بازو، شانه/ گردن، پشت، اندام تحتانی) برای هر کارگر در محل کار در قبل و بعد از مداخله (آموزشی-مهندسی) گردآوری شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که بین میانگین شدت درد در گروه مورد، قبل و بعد از مداخله در نواحی سر وگردن (۰۱۲/۰ = P) شانه و بازوی راست (۰۱۲/۰ = P)، شانه و بازویچپ (۰۴۳/۰ = P)، کمر (۰۰۳/۰ = P)، دستومچ راست (۰۲۸/۰ = P)، دستومچ چپ (۰۲۷/۰ = P)، رانوزانوی راست (۰۰۵/۰ = P)، رانو زانویچپ (۰۰۵/۰ = P)، پا وساقپا راست (۰۱۲/۰ = P)، پا وساقپا چپ (۰۰۲۸/۰ = P) ارتباطمعنیداری وجود داشتهاست. ازنظر نمرهتجمعینیز، ارتباطمعنیداریدر نواحی بازو/مچ/دست (۰۰۱/۰ = P) و شانه/گردن (۰۰۱/۰ = P) قبلوبعد از مداخله مشاهدهشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه میتوان گفت که مداخلات ارگونومی میتواند باعث کاهش میزان شدت درد در قسمتهای مختلف بدن و کاهش ریسک فاکتورهای ایجاد کننده آسیبهای تجمعی در محیط کار شود.
اسماعیل خان محمدی، فرهاد طباطبائی قمشه، رضا اسکویی زاده،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف ارزیابیریسکارگونومیکوبررسیمیزان اثربخشی مداخلات ارگونومیک بر وضعیت بدنی کارگران سالن مونتاژ کامیون کشنده شرکت سایپا دیزل در سالهای ۹۵-۱۳۹۴ طراحی و اجرا شده است.
روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای بوده است. افراد مورد مطالعه، ۱۳۰ نفر از کارگران سالم بودند. تعیین شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی با استفاده از نسخه فارسی معتبر پرسشنامه نقشه نگاشت بدن و ارزیابی ارگونومیک ریسک ابتلا به این اختلالات با استفاده از روش ارزیابی سریع مواجهه، قبل و پس از انجام مداخلات ارگونومیک صورت گرفته است.
یافتهها: براساس نتایج حاصل از آنالیز پرسشنامههای نقشه نگاشت بدن جمع آوری شده، ۰/۵ ± ۷۸/۵ درصد ازکارگران مورد مطالعه اظهار کرده بودندکه در یک سال گذشته، قبل از شروع مطالعه، حداقل در یکی از نواحی ۱۱ گانه مورد بر رسیدن، دارای علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی بودهاند. بیشترین علایم در نواحی تحتانی پشتی کمری (۵/۵۱ درصد)، فوقانی پشتی (۸/۳۳ درصد) و تحتانی پا و ساق پا (۱۸/۵ درصد) میباشد. همچنین نتایج حاصل از آزمونهای آماری نشان دادند که مداخلات ارگونومیک اجرا شده، در کاهش شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی و سطح ریسک ارگونومی محاسبه شده به روش QEC در جامعه مورد مطالعه مؤثر بودهاند و بطور متوسط ۴۴/۵ درصد کاهش نشان دادهاند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهند که شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی و سطح ریسک ارگونومیک محاسبه شده به روش QEC در کارگران صنعت خودروسازی مورد مطالعه، بسیار بالا است و با اجرای مداخلات ارگونومی متناسب با برخی شرایط مورد مطالعه تا حد قابل توجهی کاهش مییابد.
پژواک قاسم زاده، شهناز طباطبایی، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: به دلیل رقابت روزافزون سازمانها، توجه به ایستگاههای کار و کیفیت زندگی کاری در کارکنان اهمیت روزافزونی یافته است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کار و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی با کیفیت زندگی کاری و متغیرهای دموگرافیکی در کارکنان اداری یکی از مناطق شهرداری تهران انجام شد.
روشکار: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است و جامعه آماری آن شامل ۶۰۰ تن از کارکنان اداریِ یکی از مناطق شهرداری تهران بودند. ۲۵۵ نفر از آنها، بهعنوان گروه نمونه در دسترس در نظر گرفته شدند. ابزار، شامل پرسشنامههای اطلاعات فردی ـ شغلی، نوردیک، کیفیت زندگی شغلی والتون و چکلیست شاخصهای ارگونومیکی محیط کار اداری بود. برای تحلیل دادهها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: بیشتر نمونهها (۵۶/۹%) را زنها با میانگین سنی ۳۳ سال تشکیل میدهند. بین تمام شاخصهای ارگونومیکی، با نمره کیفیت زندگی، ارتباط معنیدار و مثبت وجود دارد. بین متغیرهای سن، تحصیلات، میزان خواب شبانه، شرایط روانی، اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در گردن، شانه و پا، با کیفیت زندگی شغلی ارتباط معنیداری وجود دارد. میتوان کیفیت زندگی شغلی را از طریق اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و متغیرهای دموگرافیکی پیشبینی کرد؛ ولی این پیشبینی را نمیتوان از طریق شاخصهای ارگونومیکی انجام داد.
نتیجه گیری: بین وضعیت ارگونومیکی ایستگاههای کاری و اختلالات اسکلتی ـ عضلانی کارکنان با کیفیت زندگی شغلی و متغیرهای دموگرافیک ارتباط وجود دارد. بدین ترتیب با بهبود وضعیت ارگونومیکیِ ایستگاههای کار، وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی شغلی کارمندان بهطور مطلوبی تحت تأثیر قرار میگیرد.
رشید حیدری مقدم، محمد بابامیری، مجید معتمدزاده، مریم فرهادیان، کمال ابراهیمی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: ایستگاه کاری تأثیر عمده بر اختلالات اسکلتی ـ عضلانی دارد، و به همین دلیل توجه به ایستگاه کاری کارکنان ضروری است. این بررسی با هدف مشخص کردن تأثیر ایستگاه کاری بر دردهای اسکلتی ـعضلانی در کارکنان اداری انجام شده است.
روش کار: ۳۰نفر کارمند اداری در این بررسی توصیفی ـ تحلیلی شرکت کردند. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ اختلالات اسکلتی ـعضلانی نوردیک در مداخلۀ طراحی ارگونومیک سه ایستگاه کاری (نشسته، ایستاده و نشسته ـایستاده) قبل و بعد از مداخله جمعآوری و برای تحلیل دادهها از آزمون t و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافتهها: میانگین (انحراف معیار) سن و سابقۀ کار ۳۰ کارمند شرکتکننده بهترتیب ۳/۴۴(۵) و ۲۰(۵) سال بود. بین نوع ایستگاه کاری قبل و بعد از مداخله، با ابراز ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی، ارتباط معنیدار (۰/۰۲P=) و همچنین بین متغیرهای اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در شانه، گردن، کمر و دست/مچ دست با ایستگاههای کاری ارتباط معنیدار وجود داشت. ارتباط بین سن، سابقۀ کار و شاخص BMI با اختلالات اسکلتی ـ عضلانی هم معنیدار بود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی، بهترین ایستگاه کاری موقعیت نشسته ـ ایستاده است. بنابراین، با تغییر نوع ایستگاههای کاری، ناراحتیهای اسکلتی ـ عضلانی کارمندان بهطور مطلوب کاهش مییابد.
محمد بابامیری، فخرالدین قاسمی، رشید حیدری مقدم، جلیل درخشان، مهنوش کریمی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: ارگونومی مشارکتی به معنی مشارکت فعال همۀ اجزای سازمان در توسعه و اجرای دانش ارگونومی به قصد ارتقای شرایط محیط کار، کیفیت و بهرهوری سازمان است. این بررسی با هدف مشخص کردن روند مناسب شرایط کار با رویکرد ارگونومی مشارکتی و تأثیر آن بر صنایع چاپ صورت گرفته است.
روش کار: این بررسی از نوع مداخلهای است و در یکی از مراکز صنایع چاپخانهای انجام شده است. برای شناسایی ریسکفاکتورهای ارگونومیکی از «پرسشنامۀ نوردیک» و «نکات بازبینی ارگونومی» و برای ارزیابی کیفیت زندگی کاری شاغلان از «پرسشنامۀ تعدیلشدۀ کیفیت زندگی کاری NIOSH» استفاده و بررسی نتایج با استفاده از نرمافزار SPSS۲۰ و آزمون تی زوجی انجام شده است.
یافتهها: بررسی شاخصهای بهداشت، سلامت و شرایط کار براساس فهرست بازبینی تکمیلی قبل و بعد از بهکارگیری نکات بازبینی با رویکرد ارگونومی مشارکتی نشاندهندۀ افزایش معنادار است. تحلیل یافتهها با استفاده از آزمون تی زوجی بهبود بارزی را از لحاظ آماری در کیفیت زندگی کاری و کاهش اختلالات اسکلتی ـ عضلانی بعد از مداخله نشان میدهد (۰/۰۰۰۱ > P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج میتوان گفت توانایی و مهارتهای فنی اجتماعی افراد با قرار گرفتن در فرایند ارگونومی مشارکتی افزایش پیدا کرده است. افزایش کیفیت زندگی شاغلان در نیل به هدف ارتقای سلامت آنان و کاهش حوادث شغلی نقش بسزایی دارد. بنابراین اجرای برنامۀ ارگونومی مشارکتی با همکاری مدیران صنایع گامی مؤثر در راستای دستیابی به رضایت و سلامت نیروی انسانی است.
زهرا پیرمرادی، رستم گلمحمدی، جواد فردمال، مجید معتمدزاده طرقبه،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
زمینه و هدف: روشنایی نامناسب در محیط کار میتواند سبب وضعیت نامتعارف در پوسچر کاری شاغلین دفتری شود. تامیننبودنِ شرایط ارگونومیک در دفاتر اداری به دلیل ایجاد پوسچر نامناسب هنگام کار، میتواند سبب افزایش فشار به اندام اسکلتی عضلانی شده و در دراز مدت اختلالاتی را ایجاد کند. در این مقاله ارتباط روشنایی محیط کار با وضعیت بدن کارکنان اداری بررسی شده است.
روش کار: در این مطالعه، شدت روشنایی موضعی در سطح افقی کار و در ارتفاع عمودی چشم ناظر، همچنین شدت روشنایی عمومی براساس الگوی انجمن مهندسان روشنایی با دستگاهSEKONICC-۷۰۰۰ اندازهگیری شد. همچنین برای بررسی میزان شیوع و شدت دردهای اختلالات اسکلتی عضلانی به ترتیب از پرسشنامۀ نوردیک و نقشۀ بدن و برای ارزیابی سریع تنش اداری از چکلیست (ROSA: Rapid Office Strain Assessment) استفاده شد و داده های مطالعه با نرمافزارSPSS ۲۱ تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین شدت روشنایی عمومی، موضعی در سطح کار و سطح چشم به ترتیب۳۰/۶%، ۳۳/۹ % و ۳۸/۴% کمتر از حد الزام کشوری (OEL)بود. ناحیۀ گردن و کمر بالاترین اختلالات اسکلتیعضلانی را بین افراد بررسیشده داشتند. بیشترین درصد فراوانی نمره در روش ROSA نمرۀ ۵ به میزان ۴۱/۷% بود و بین شدت روشنایی موضعی و نمرۀROSA ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: میزان شدت روشنایی میتواند بهعنوان یکی از عوامل تاثیرگذار بر پوسچر در کارکنان اداری قلمداد شود. بهبود روشنایی میتواند با اصلاح پوسچر به کاهش شدت دردهای اسکلتیعضلانی و وضعیت بدن کارکنان و به دنبال آن افزایش راحتی آنها کمک کند.
طاهره غلامی، نجمه رهنورد، مرضیه صادق زاده، سپیده تهمتن،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی ـ عضلانی از مشکلات عمدۀ کارکنان بخش مراقبت بیمارستان است. از جمله دلایل مهم آن میتوان به وظیفۀ جابهجایی بیمار و استرسهای روانی ـ اجتماعی اشاره کرد. این مطالعه با هدف بررسی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی و استرس روانی ـ اجتماعی ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران انجام شد.
روش کار: این مطالعه بهصورت مقطعی بین ۵۶ نفر از بهیاران بیمارستان آموزشی دانشگاه علومپزشکی فسا در سال ۱۳۹۶ انجام شده است. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ نوردیک و چکلیست شاخص MAPO و پرسشنامۀ محتوای شغلی JCQ گردآوری شد. از آمار توصیفی برای توضیح متغیرها و آزمون کای اسکوئر بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی ـ عضلانی در ناحیۀ کمر (۷۱/۴%) و کمترین شیوع در ناحیۀ ران و گردن (۴۶/۴%) بوده است. نتایج ارزیابی ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی به روش MAPO نشان داد ۹ بخش از ۱۲ بخش بیمارستان (۶۳/۲%)، در سطح ریسک متوسط (سطح ۲) قرار دارند. همچنین میانگین امتیاز ابعاد نیازهای روانشناختی شغل و نیازهای فیزیکی بالا بوده و میانگین امتیاز بعد حمایت اجتماعی پایین بود که نشاندهندۀ استرس زیاد است. همچنین نیازمندیهای فیزیکی شغل (۰/۰۳۵=P)، حمایت اجتماعی (۰/۰۰۲=P) و نبود امنیت شغلی (۰/۰۰۱=P) با سطوح ریسک MAPO رابطه داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای مطالعه، شیوع کمردرد ناشی از جابهجایی بیمار در بهیاران بالا است و همچنین بهیاران استرسهای روانی ـ اجتماعی زیادی را تجربه میکنند. بنابراین، میتوان با آموزش اصول ارگونومی و به کار بردن تجهیزات کمکی در حمل و جابهجایی بیمار از سوی بهیار و همچنین کاهش عوامل استرسزا مانند نیازهای روانی و فیزیکی محیط کار، فقدان حمایت اجتماعی و نبود امنیت شغلی از جانب مسئولان امر در راستای کاهش ریسک اختلالات اسکلتی ـ عضلانی تلاش کرد.
مریم اژدردُر، شهناز طباطبایی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی-عضلانی یکی از آسیبهای محیط کاری است که بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر میگذارد و سبب کاهش سلامت جسمی، روانی و بهرهوری آنها میشود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه اختلالات اسکلتی-عضلانی و کیفیت زندگی در کارکنان بیمارستانهای منتخب استان گلستان انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی است که جامعه آماری آن ۷۷۰ پرسنل بیمارستانهای منتخب استان گلستان هستند. در نمونههای مطالعه اخیر، ۳۰۰ نفر از کارکنان گروههای مختلف شغلی به روش نمونهگیری طبقهای و بهصورت تصادفی ساده، بهعنوان گروه نمونه مطالعه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از سه پرسشنامه شامل اطلاعات جمعیتشناختی (دموگرافیک)، اختلالات اسکلتی-عضلانی (Nordic) و کیفیت زندگی (Lancashire) استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون خطی چندگانه و نرمافزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
یافتهها: میان شرایط بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و اختلالات اسکلتی-عضلانی (کلی) در کارکنان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین متغیر نوبت کاری و اختلالات اسکلتی-عضلانی ارتباط معناداری با هم دارند. میان کیفیت زندگی در سطوح مختلف و متغیرهای جمعیتشناختی، تفاوت معناداری با تأکید بر جنسیت مشاهده میشود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه، متغیر جنسیت و نوبت کاری در ابتلا به دردهای اسکلتی-عضلانی مؤثر است. شیوع بیشترین درد و ناراحتی در طول یک سال مربوط به کمر است که میتواند بر کیفیت زندگی کارکنان تأثیر منفی داشته باشد. درنتیجه بهینهسازی شرایط کاری اهمیت بسزایی دارد.
زهرا واحدی، عادل مظلومی، علی شریف نژاد، کمال اعظم،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: در دهه اخیر، گوشی همراه به یکی از پرکاربردترین فناوریهای روز دنیا تبدیل شده است که کاربران آن بهدلیل استفاده روزافزون از این ابزار، ساعات بسیاری را صرف آن میکنند.
روش کار: این مطالعه در دو بخش نیمهتجربی و تجربی صورت گرفت. در ابتدا ۹۸ دانشجو در بخش نیمهتجربی وارد شدند و پرسشنامههای دموگرافیک و بادیمپ را پیش از کار با گوشی همراه پر کردند. سپس از آنان خواسته شد با گوشی همراه خود به مدت ۲۰ دقیقه وظایف دلخواه را انجام دهند و بار دیگر پرسشنامه بادیمپ را تکمیل کنند. در بخش دوم این مطالعه، ۱۲ زن از گروه نخست برای بررسی خمش گردن به کمک دستگاه موشنکپچر وارد مطالعه شدند. بهمنظور بررسی آماری نیز از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد.
یافتهها: جستوجو در اینترنت و ارسال پیامک از رایجترین وظایف شرکتکنندگان این مطالعه بود. استفاده از گوشی همراه سبب افزایش درد و ناراحتی در گردن، شانه، شست، ریشه شست و تنار شده است. نتایج مطالعه نشان میدهد وضعیت نشسته بهطور معناداری به افزایش خمش گردن در مقایسه با وضعیت ایستاده میانجامد. همچنین خمش گردن هنگام در دست گرفتن گوشی همراه بهصورت دودستی و همچنین حین تایپکردن افزایش مییابد.
نتیجهگیری: کاربران گوشی همراه برای زمان طولانی حرکات تکراری را در پوسچر ثابت داشتند و تصور میشود که این فاکتورها در افزایش احتمال بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی تأثیرگذارند.
اسماعیل شجاع، علی چوپانی، معصومه قرائی، محسن قنبری،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از ابزار مناسب جهت ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی، نقش مهمی در کنترل این مخاطرات و تأمین سلامت نیروی کار دارد. هدف از این مطالعه، امکانسنجی بهکارگیری روش WERA (ارزیابی ریسک ارگونومیک محیط کار) بهمنظور ارزیابی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی از طریق بررسی همبستگی آن با روش QEC (ارزیابی سریع مواجهه) بود.
روش کار: این مطالعه توصیفیتحلیلی روی ۷۲ نفر از کارکنان بخشهای کارگاهی یک صنعت آجرپزی مدرن در مشاغل مختلف انجام شد. ابزارهای جمعآوری دادهها، پرسشنامه نوردیک جهت بررسی شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در ۱۲ ماه گذشته و دو روش WERA و QEC برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی بودند. دادهها توسط نرمافزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد.
یافتهها: شیوع اختلالات در پشت، شانهها، گردن و مچ دست به ترتیب ۴۱/۷، ۲۰/۸، ۱۶/۷ و ۳۳/۳ درصد بود. نتایج روش WERA نشان داد ۸۸/۹ درصد از افراد دارای اولویت اقدام اصلاحی متوسط و ۱۱/۱ درصد دارای اولویت اقدام اصلاحی بالا بودند. در روش QEC، ۶/۹ درصد، ۲۰/۸ درصد، ۴۸/۶ درصد و ۲۳/۷ درصد از افراد به ترتیب دارای سطح مواجهه یک، دو، سه و چهار بودند. همبستگی بین نمره کل QEC و شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی حاصل از پرسشنامه نوردیک، ۰/۰۳۸ P=و ۰/۶۷ r= بود. ضریب همبستگی بین نمرات نهایی حاصل از دو روش ۰/۰۲۱ P=و ۰/۵۳ r= بود.
نتیجه گیری: بررسی همبستگی بین میانگین نمرات دو روش نشان از وجود همبستگی متوسط بین آنها دارد. همبستگی بین شیوع اختلالات و نمرات حاصل از QEC و WERA نشان داد نتایج QEC با نتایج نوردیک مطابقت بیشتری دارد و میتوان گفت بهکارگیری روش QEC نسبت به روش WERA برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی برای وظایف مختلف مناسبتر بود.
علیرضا قربانپور، شهناز طباطبایی، رضا غلام نیا،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: کارکنان بخش صنعت بهویژه صنایع غذایی به دلیل ماهیت کار خود با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. پوسچر نامناسب بهعنوان یکی از ریسکفاکتورهای اختلالات اسکلتی و عضلانی شناخته شده اسـت. اختلالات اسکلتی-عضلانی بر عملکرد و خودکارآمدی کارکنان بخش صنعت تأثیرگذار است. در این مطالعه به بررسی ریسکفاکتورهای ارگونومیکی محیط کار و رابطه آن با خودکارآمدی و عملکرد شغلی پرداخته شده است.
روش کار: با استفاده از جدول مورگان و همچنین در نظر گرفتن ملاحظات ناشی از افت نمونه در نهایت ۲۰۲ نفر بهعنوان گروه نمونه تحقیق (قابل استفاده) و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای عملکرد شغلی پاترسون، خودکارآمدی عمومی شرر و پرسشنامه نقشه بدن با مقیاس پنجدرجهای برای ارزیابی اختلالات اسکلتی-عضلانی و همچنین روش شاخص کلیدی KIM بود. دادهها با نرمافزار SPSS نسخه ۱۹ تحلیل شد.
یافته ها: تفاوت معناداری بین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در اغلب نواحی بدن کارکنان وجود داشت. بیشترین شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در ناحیه تحتانی پشت مشاهده شد. تفاوت معناداری بین سطح ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی عضلانی با عملکرد شغلی در واحد تولید دیده شد.
نتیجه گیری: نتایج نشاندهنده نقش خودکارآمدی در جلوگیری از رفتارهایی است که منجر به تشدید اختلالات اسکلتی- عضلانی میشود. این موضوع در نهایت در عملکرد شغلی آنها نمود پیدا خواهد کرد و هم خودِ فرد و هم سازمان ذینفع آن خواهند بود. همچنین بهکارگیری کارکنان با خودکار آمدی بالا میتواند عملکرد و بهرهوری کار را بالابرده و به روند بهتر تولید کمک کند.
سید تقی میرمحمدی، عثمان گوک، سید نورالدین موسوی نسب، هادی محمودی شرفه،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: کارمندان بانک بخش زیادی از کار خود را با رایانه انجام می دهند. تجهیزات و چیدمان آنها ممکن است بدن فرد را در وضعیت نامناسبی قرار دهد و منجر به اختلالات اسکلتی عضلانی شود، لذا این مطالعه با هدف تعیین شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی کارمندان بانک و ارتباط آن با تنش اداری انجام شده است.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۱۷۳ نفر از کارمندان بانک ملی استان خراسان شمالی انجام گرفت. شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی از طریق پرسشنامه اختلالات اسکلکتی عضلانی کرنل (CMDQ)، ریسک فاکتورهای ایجاد کننده از طریق ارزیابی سریع تنش اداری ROSA)) برآورد و داده ها توسط نرم افزار spss با آزمون آماری اسپیرمن بررسی شدند.
یافته ها: میانگین نمرات ROSA، ۰.۷۹۳ ± ۴.۷۳ و ۶۳.۶% از پوسچرها در گروه مداخله قرار گرفت. میانگین نمرات CMDQ، ۱۰۳.۶۳ ± ۱۸۱.۰۰۴ بود. آزمون اسپیرمن نشان داد بین نتایج ROSA و CMDQ همبستگی خوبی وجود دارد(P=۰.۰۲۱, R=۰.۱۷۵). بین سابقه کار و شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی رابطه معناداری وجود داشت.(P=۰.۰۳۷, R=۰.۱۵۹) آزمون کروسکال والیس نشان داد بین میزان تحصیلات و نتایج CMDQ رابطه معناداری وجود دارد(P=۰.۳۸). بیشترین اختلال در اندام ها مربوط به ناحیه گردن(۵۳.۸%) و کمر(۴۹.۷%) بود.
نتیجه گیری: با توجه به همبستگی بین نتایج ROSA و CMDQ میتوان آنها را در کنار هم بکار برد. تغییرات برای افرادی که در گروه مداخله قرار گرفتند باید سریعتر انجام شود. صندلی و مانیتور نقش مهمتری در بالا بردن نمره ROSA ایفا کردند، اصلاحات باید از تهیه صندلی ارگونومی و همینطور چیدمان مناسب دیگر تجهیزات مانند مانیتور صورت گیرد.
پریسا حسن زاده، ابوالفضل قهرمانی، ایرج محبی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: ماکروارگونومی نگرشی فنی-اجتماعی است که به طراحی سازمانی، سیستم کار و طراحی تعاملهای انسان-ماشین، انسان-محیط و انسان-شغل میپردازد. بررسیها نشان میدهد شرایط ماکروارگونومی محیط کار میتواند تأثیر نامطلوبی بر سلامتی کارکنان داشته باشد. در این میان، کارکنان بیمارستانها با استرس شغلی فراوانی مواجه میشوند و شیوع اختلالات اسکلتی–عضلانی در آنها زیاد است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط وضعیت ماکروارگونومی با شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی در بیمارستانهای آموزشی-درمانی ارومیه انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی–توصیفی است که ۳۵۰ نفر از کارکنان پنج بیمارستان را به صورت تصادفی انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. برای جمع آوری دادهها از سه پرسشنامه ماکروارگونومی، نوردیک و پیامدهای استرس شغلی استفاده شد. دادههای بهدستآمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای این مطالعه نشان داد از ۳۵۰ شرکتکننده ۲۱۷ نفر (۶۲ درصد) زن و ۱۶۸ نفر (۴۸ درصد) پرستار بودند. میانگین سنی آنها (۸/۱۳±) ۳۶/۶۳ و میانگین سابقه کاری (۷/۶۵ ±) ۱۱/۵۳ سال بود. نتایج آزمون ANOVA نشان داد وضعیت ماکروارگونومی بهطور معنیداری در بیمارستانها متفاوت بود و بیمارستان ۱ وضعیت مطلوبتری داشت. بیشترین میزان علائم اختلالات اسکلتی-عضلانی در ناحیه گردن (۷۵/۷ درصد) و نشیمن و کمر (۷۳/۷ درصد) گزارش شد. میانگین نمره پیامدهای استرس شغلی شرکتکنندگان نیز پایین تر از حد مطلوب بود. وضعیت ماکروارگونومی با اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی ارتباط معنیداری داشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر میتوان نتیجه گرفت شرایط ماکروارگونومیکی محیط کار تأثیر فراوانی در بروز اختلالات اسکلتی-عضلانی و پیامدهای استرس شغلی دارد؛ بنابراین بهمنظور کاهش اختلالات اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی باید برنامههای مداخلهای سازمانی و اجرای برنامههای آموزش ماکروارگونومی باهدف تغییر و بهبود شرایط محیط کار در بیمارستانها صورت گرفت.
حسن صادقی نایینی، محمد ذوالفقاری،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: سالانه درصدی از سود حاصل از فروش تولید کنندگان کالا و خدمات، صرف هزینه های ناشی از اختلالات اسکلتی عضلانی به دلیل عدم رعایت شرایط ارگونومیک می شود. این هزینه ها برای سازمان ها و کارکنان مطلوب نبوده و در اکثر موارد، ریسک فاکتورهای ارگونومیک، کیفیت زندگی کارکنان را تحت تاثیر قرار می دهد.
روش کار: پژوهش میدانی حاضر به صورت سرشماری بر روی ۱۹۳ نفر از کارگران دارای پرونده پزشکی در یکی از صنایع خودروسازی داخل کشور و در دی ماه سال ۱۳۹۷صورت گرفت. از این تعداد، بیشترین میزان شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی به تعداد ۱۶ نفر، متعلق به کارگران خطوط مونتاژ محصولات بوده که بمنظور آنالیز ایستگاه کاری مورد بررسی قرار گرفت. پرسشگری به کمک پرسشنامه نوردیک و از طریق مصاحبه با کارگران، از جمله روش های جمع آوری اطلاعات بوده است. به کمک روش OWAS و با استفاده از عکس و فیلم برداری از مشاغل، هر یک از ایستگاه های کاری منتخب که مغت مورد بوده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داده است که سه ایستگاه کاری از نظر سطح اقدام اصلاحی، در سطح سه، سه ایستگاه در سطح دو و یک ایستگاه در سطح یک قرار گرفت، سپس هزینه های ناشی از بروز و درمان عوارض و ایجاد شرایط ارگونومیک، محاسبه گردید.
نتیجه گیری: هزینه های آنالیز ایستگاه های کاری و انجام اقدامات پیشگیرانه در راستای کاهش عوارض اسکلتی عضلانی کارکنان که منجر به ایجاد شرایط ارگونومیک می گردد، در مقابل هزینه های ناشی از بروز و درمان عوارض اسکلتی عضلانی برای این صنعت خودروسازی با صرفه اقتصادی همراه می باشد.
عباسعلی جعفری ندوشن، گلناز باقری، فاطمه سادات موسوی ندوشن،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: اعضای هیئتعلمی دانشگاه نقش اساسی در آموزش و کیفیت آن ایفا میکنند. بااینحال، شرایط کاری آنها بهگونهای است که با اختلالات جدی اسکلتیعضلانی مواجه هستند. شیوع ویروس کووید-۱۹ و تعطیلی دانشگاهها و آموزش مجازی شرایط کاری اعضای هیئتعلمی را سختتر از قبل کرده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر این ویروس روی شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی اعضای هیئتعلمی دانشگاه یزد و استخراج متغیرهای تأثیرگذار بر این اختلالات بود.
روشکار: این تحقیق توصیفیپیمایشی در سال ۱۳۹۹ روی ۲۲۰ نفر از اعضای هیئتعلمی دانشگاه یزد انجام شد. این افراد به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد نوردیک در دو مرحلۀ قبل و بعد از شیوع ویروس جمعآوری و در نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۵ با آزمونهای مقایسۀ زوجی و t مستقل و آنالیز واریانس تجزیهوتحلیل شد.
یافتهها: اختلالات اسکلتیعضلانی بعد از شیوع ویروس در اکثر اندامها افزایش معناداری را تجربه کرد؛ بهطوریکه درصد فراوانی در گردن برای سه پردیس دانشگاه از ۳۶ و ۴۰ و ۳۱درصد به ۵۵ و ۵۲ و ۴۴درصد افزایش یافت. ناگفته نماند بین جنسیت و سابقۀ کار و روش تدریس با شیوع اختلالات رابطه معناداری وجود داشت و بیشترین اختلال نیز در کمر و گردن و زانو بود.
نتیجه گیری: درصد کمی از اعضای هیئتعلمی فعالیتهای ورزشی و نرمشهای روزانه را انجام میدادند که میتوان با برنامهریزی روی این فعالیتها، اختلالات را کاهش داد. همچنین، دانشگاه میتواند با تقسیمبندی آموزش مجازی در طول روز و هفته از تمرکز آموزش در زمانی خاص جلوگیری کند و باعث کاهش این اختلالات شود.
فخرالدین قاسمی، مائده حصینی، مجتبی احمدی، مصطفی رحمیانی ایرانشاهی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه و هدف: طراحی ایستگاههای کاری متناسب با ابعاد آنتروپومتریک از پوسچرهای کاری نامطلوب می تواند پیشگیری کند و خطر اختلالات اسکلتی عضلانی را کاهش دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی تطابق آنتروپومتریک ایستگاههای کاری و ارتباط آن با امتیاز پوسچر کاری افراد شاغل در یکی از صنایع بافندگی بود.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۹ در یکی از صنایع بافندگی استان همدان انجام گرفت. برای بررسی پوسچر ایستگاههای کاری نشسته و ایستاده روشهای NERPA و REBA به کار رفت. ابعاد آنتروپومتریک افراد بر اساس استاندارد ISO ۷۲۵۰ اندازهگیری و تطابق آنتروپومتریک افراد با ایستگاههای کاری آنها ارزیابی شد. برای بررسی رابطه بین تطابق آنتروپومتریکی و پوسچر افراد آزمون آماری من ویتنی استفاده شد.
یافتهها: در این مطالعه ۲۰۵ نفر با میانگین سنی ۳۱/۲۹ سال شرکت کردند. پوسچرهای کاری عمدتاً وضعیت نامطلوب داشته و نیازمند مداخلات ارگونومیکی بودند. در ایستگاهکاری نشسته، رابطه معنیداری بین تطابق آنتروپومتریکی با عمق نشیمنگاه صندلی، عرض نشیمنگاه صندلی، ارتفاع پشتی صندلی و امتیاز پوسچر کاری مشاهده نشد؛ ولی تطابق نداشتن آنتروپومتریکی با ارتفاع صندلی و ارتفاع میز کار رابطه معنیداری با پوسچر کاری افراد داشت (۰/۰۵>P). افزون بر این در ایستگاههای کاری ایستاده، رابطه معنیداری بین تطابق آنتروپومتریکی با ارتفاع میز کار و امتیاز پوسچر مشاهده شد (۰/۰۵>P).
نتیجهگیری: تطابق نداشتن آنتروپومتریک با ایستگاهکاری عموماً پوسچر کاری را نامطلوب می کند. با وجود این، تطابق آنتروپومتریک با ارتفاع صندلی و ارتفاع میز کار، تنها عوامل تاثیرگذار بر امتیاز پوسچر کاری بود؛ از این رو، برای باز طراحی ایستگاههای کاری توجه ویژه به این عوامل پیشنهاد میشود.
پریچهر رشیدی ملکسری، محسن گرگانی فیروزجائی، شهناز طباطبایی، فاطمه چهاراقران،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی- عضلانی و پایین بودن سطح کیفیت زندگی از رایجترین اختلالات و مشکلات در بین شالیکاران دنیا میباشند. شالیکاران در معرض وضعیتهای بدنی نامناسب، ساعات کار طولانی و شرایط پر تنش محیطی هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی مقایسهای انواع روشهای شالیکاری بر شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و کیفیت زندگی شالیکاران گیلانی میباشد.
روشکار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی بوده و از میان جامعهی شالیکاران، ۱۵۰ نفر به عنوان گروه نمونه (۱۰۰ شالیکار سنتی و ۵۰ شالیکار نیمه مدرن) در نظر گرفته شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامههای دموگرافیک Nordic (NMQ)، کیفیت زندگی Lancashire (۹۴ سؤالی) بوده و تمامی تحلیلها در سطح معنیداری ۹۵ درصد انجام پذیرفت.
یافتهها: شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در نواحی گردن، تحتانی پشت، شانه، در شالیکاران سنتی در مقایسه با نیمه مدرن بیشتر بوده و بین آنها در نواحی یاد شده تفاوت معنیداری وجود داشت. همچنین مشخص شد شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و نوع شالیکاری در کیفیت زندگی شالیکاران مؤثر نبوده است.
نتیجهگیری: اختلالات اسکلتی- عضلانی در قسمت تحتانی پشت، بیانگر وضعیت بدنی نامناسب در حین شالیکاری و شرایط کاری پرتنش شالیکاران میباشد.