پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای هانی

فاطمه خیاطی، محمود نصر اصفهانی، مرجان فیروزه، امیر کاوسی، مهناز صارمی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: شیوع بالای گردن درد در بین دندان‌پزشکان به یک معضل مهم سلامت در شاغلین دندانپزشکی تبدیل شده است که پیامدهایی نظیر کاهش کارایی نیروی انسانی، فرسودگی شغلی و بازنشستگی پیش از موعد را در پی دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان ارتباط بین ریسک فاکتورهای فردی، شغلی و اختلال راستایی وضعیت سرجلوآمده با گردن درد دندان‌پزشکان و نیز تعیین اولویت فاکتورهای مورد بررسی در ایجاد گردن درد است.

 مواد و روش­ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی ۷۰ نفر از دندان‌پزشکان شاغل در دو مرکز دندانپزشکی شهر تهران با استفاده از تست کلینیکی ارزیابی وضعیت سرجلوآمده مورد بررسی قرار گرفتند. ویژگی­های فردی و شغلی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع­آوری گردید و شدت درد در نواحی مختلف بدن با استفاده از مقیاس دیداری درد (VAS) تعیین شد. از آزمون­های آماری ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه برای بررسی ارتباط و میزان تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر ایجاد گردن­درد استفاده شد.

 یافته­ ها: بر اساس نتایج بیشترین درد در ناحیه گردن (۶/۶۶ %) بوده­است. همچنین ۴۰ نفر (۱/۵۷ %) از دندان‌پزشکان شرکت‌کننده در این مطالعه دچار وضعیت سر جلو آمده بودند. بر اساس نتایج رگرسیون خطی چندگانه، اختلال وضعیت سرجلوآمده با ضریب استاندارد (۶۴/۰= β) موثرترین فاکتور در پیش­بینی بروز گردن­درد بود.

 نتیجه­ گیری: اختلال راستایی سرجلوآمده نسبت به سایر عوامل فردی و شغلی، تأثیر بیشتری در ایجاد گردن درد دارد. ازآنجاکه در این مطالعه ریسک فاکتورهای غیر شغلی مؤثر در ایجاد اختلال راستایی سرجلوآمده حذف‌شده بودند، بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که در مشاغل نشسته ایستا مانند دندانپزشکی، پوسچر نامناسب گردن مهم‌ترین ریسک فاکتور برای ایجاد گردن درد می‌باشد. 


حمیدرضا صمدی، رضا کلانتری، فاطمه مصطفوی، احمد زنجیرانی فراهانی، احسان بخشی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: خستگی مرتبط با کار یکی از عوامل ایجاد نگرانی حتی در بسیاری از کشورهای صنعتی است. یکی از مهمترین شرایط تاثیرگذار بر وضعیت جسمی و روحی کارکنان، میزان توانایی فرد در بازیابی از خستگی و استرس بعد از اتمام کار میباشد. عوامل مختلفی مانند بار کاری میتوانند باعث ایجاد خستگی شوند. هدف این مطالعه کاربرد مقیاس نیاز به بازیابی برای بررسی بار کاری کارگران معدن و رابطه آن با متغیرهای زمینهای میباشد.

روشکار: ۸۰ نفر از کارگران یک معدن بصورت مقطعی مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و مقیاس نیاز به بازیابی بودند. این مقیاس با یازده سؤال دو جوابی میزان بار کاری کارگران را مورد بررسی قرار داد. میانگین، انحراف معیار و آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون به منظور آنالیز آماری دادهها مورد استفاده قرار گرفتند.

یافتهها: میانگین میزان نیاز به بازیابی کارگران (۹۳/۲۳) ۲۲/۵۵ به دست آمد که نشان دهنده بار کاری نسبتاً بالای آنهاست. ۷/۵۸% افراد مورد مطالعه دارای بار کاری بالا بودند. از بین متغییر های دموگرافیک، تنها وزن افراد با امتیاز مقیاس نیاز به بازیابی رابطه معنی دار داشت (P-value برابر با ۰۴۳/۰).

نتیجه گیری: با توجه به نیاز به بازیابی نسبتاً زیاد در کارگران مورد مطالعه، راهکارهایی جهت کاهش میزان بار کاری از جمله استفاده از چرخههای کار استراحت، انجام دادن کارهای سنگین بصورت گروهی و ایجاد شرایط لازم برای بازیابی مناسب و کافی بعد از کار میتواند باعث افزایش سطح سلامتی کارگران شود.


رامین رحمانی، راحله هاشمی حبیب آبادی، محمدحسین محمودی، هانیه یوسفی، سیاوش شهنوازی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی توانایی جسمانی کارکنان برای انجام کار، حایز اهمیت بوده و آتشنشانی یکی از شغل های حیاتی است؛ لذا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شاخص توانایی کار و شناسایی برخی از عوامل موثر بر آن در آتشنشان ها صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی با حضور ۱۰۱ نفر از آتشنشان های سطح شهر زاهدان در سال ۱۳۹۷ انجام شد. افراد به روش سرشماری وارد مطالعه شدند. جمع آوری اطلاعات به کمک یک پرسشنامه دو قسمتی (اطلاعات جمعیت­ شناختی و شاخص توانایی کار WAI) انجام شده و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نسخه ۲۴ نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ­ها: میانگین سن و سابقه کار آتشنشان های مورد مطالعه به ترتیب، ۶/۷۰±۳۴/۱۸ و ۶/۷۹±۸/۴۷ سال بود. تنها ۱۸ نفر (۱۷/۸ درصد) از آتشنشان ها مجرد بوده و بیشتر افراد حداقل یک بار در هفته ورزش می کردند. میانگین نمره WAI در این مطالعه ۳/۵۶±۴۴/۳۳ بوده و بیشتر آن ها در محدوده عالی قرار داشتند. با افزایش سن و سابقه کاری، WAI کاهش یافته؛ همچنین ارتباط معناداری بین وضعیت تاهل و ورزش هفتگی با WAI وجود داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی وضعیت آتشنشان های مورد بررسی، از لحاظ توانایی انجام کار مطلوب بود. با این حال با توجه به ارتباطی که بین ویژگی های فردی و این شاخص وجود داشت، لازم است وظایف افراد مسن تر و با سابقه کاری بیشتر تعدیل شود.

اسماعیل هانی، مریم رفیعی، طاهره اسکندری،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: کارکنان اورژانس پیش‌بیمارستانی که ارائه‌ی خدمات اولیه‌ی پیش‌بیمارستانی را به عهده دارند، در معرض اختلالات جسمی و روانی قرار دارند. ازآنجاکه اختلالات اسکلتی‌عضلانی می‌‌تواند متأثر از استرس و خستگی شغلی باشد، این مطالعه با هدف ارتباط استرس و خستگی شغلی و میزان شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی در کارکنان اورژانس پیش‌بیمارستانی شهرستان ساوه انجام شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی توصیفی‌تحلیلی از نوع مقطعی در سال ۱۴۰۲ بود. ۸۸ نفر از پرسنل پایگاه‌های شهری و جاده­ای اورژانس پیشبیمارستانی شهرستان ساوه به روش سرشماری انتخاب شدند. جمع‌آوری داده­ها با استفاده از پرسش‌نامه­های استرس شغلی(HSE)، خستگی شغلی (MFI) و نوردیک بود. داده­ها با نرم‌افزار SPSS۲۲ و با استفاده از آزمون­های t-test مستقل، آنالیز واریانس، رگرسیون پواسون و ضریب هم‌بستگی پیرسون تحلیل شدند.
یافته‌ها: مناطق شایع‌تر درگیر اختلالات اسکلتی‌عضلانی کمر (۳۴/۱ درصد)، گردن (۱۹/۳ درصد) و ناحیه‌ی فوقانی پشت (۱۹/۳ درصد) به‌ترتیب با فراوانی ۳۰، ۱۷ و ۱۷ نفر بود. میانگین نمره‌ی کلی استرس شغلی ۴/۰۹±۱۱۳/۵۲ و خستگی شغلی ۵/۰۶±۶۲/۹۵ به دست آمد. اختلالات اسکلتی‌عضلانی با وضعیت تأهل، محل‌کار، سن، سابقه‌ی کار و تعداد ساعت کار ارتباط معنی‌داری داشت (۰/۰۵P≤). همچنین، بین استرس شغلی و خستگی شغلی (۰/۲۸P=)، اختلالات اسکلتی‌عضلانی و استرس شغلی (۰/۹۳P=) و اختلالات اسکلتی‌عضلانی و خستگی (۰/۴۴P=) ارتباط معنی‌داری وجود نداشت.
نتیجه‌گیری: شیوع اختلالات اسکتلی‌عضلانی نسبتاً بالا بود­ و با توجه به اینکه این ­اختلالات در افراد مجرد کمتر از افراد متأهل است و در افرادی که در شهر کار می‌کنند کمتر از افرادی است که در جاده مشغول به کار هستند، باید آموزش‌های لازم به افراد با توجه به محل کارشان داده شود. با افزایش سن و سابقه‌ی کار، اختلالات اسکلتی‌عضلانی بیشتر می‌شود که لازم است تهمیدات لازم دراین‌باره در نظر گرفته شود. همچنین، چون با افزایش ساعت کار اختلالات اسکلتی‌عضلانی بیشتر می‌شود، تعدیل ساعت کار و پرهیز از شیفت­های طولانی‌مدت ضروری است.

سیده‌هستی ساداتی، مهدی اصغری، مائده مرادی فراهانی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۳ )
چکیده

اهداف: پوسچر نامناسب یکی از علل اصلی ایجاد اختلالات اسکلتی‌عضلانی (MSD) در حرفه‌ی دندان‌پزشکی است که به‌دلیل ماهیت فعالیت‌های این شغل به وجود می‌آید. این مطالعه روش‌های ارزیابی پوسچر مشاهده‌ای و دستگاهی برای شاغلان حرفه‌ی دندان‌پزشکی در مطالعات و شیوع گزارش‌شده‌ی MSDs در آن‌ها را بررسی کرده است.
روش ‌‌‌کار: جست‌وجوی مطالعات در پایگاه‌های اطلاعاتی Scopus، PubMed و Google scholar با کلمات کلیدی تعیین‌شده در بازه‌ی سـال‌های ۲۰۰۰ تـا ۲۰۲۱ انجام گرفت. از ۵۴۱ مقاله در جست‌وجوی اولیه، پس از حذف مقالات فاقد صلاحیت، تکراری، ارائه در کنگره، مروری نظام‌مند و نامه به سردبیر، در نهایت ۳۱ مقاله به این مطالعه وارد شدند.
یافته‌ها: نواحی گردن (۵۸ درصد)، پشتی و کمر (۵۴/۹ درصد) و شانه و دست (۲۹ درصد) دارای بیشترین میزان درد و اختلال در بین اندام‌ها در مطالعات بودند. در میان روش‌های ارزیابی پوسچر نیز RULA (۱۹/۴ درصد)، REBA (۱۹/۴ درصد)، EMG (۱۳/۸ درصد) و QEC (۸/۳ درصد) بیشترین روش‌های مورد استفاده در میان تمام ۱۷روش به‌کاررفته در مطالعات بودند.
نتیجه‌گیری: در بین روش‌های مشاهده‌ای، روش QEC (Quick Exposure Check) به‌دلیل توجه به تجربه‌ی دندان‌پزشکان و در نظر گرفتن ابعاد مختلف وظایف دندان‌پزشکی کاربردی‌ترین روش است و روش  (Electromyography) EMG مناسب‌ترین روش دستگاهی برای ارزیابی پوسچر در دندان‌پزشکان است. همچنین، به نظر می‌رسد که استفاده از پرسش‌نامه به همراه روش‌های ارزیابی می‌تواند درک و اثربخشی ارزیابی وضعیت پوسچر را افزایش دهد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb