پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای قنبری

شیرازه ارقامی، حمید قنبری راد، قاسم ظهیریان،
دوره ۲، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه وهدف: نوبت‌کاری پدیده‌ای اجتماعی است که می‌تواند اثرات نامطلوبی بر زندگی انسان داشته باشد. با توجه به الزام نظام نوبتی کار در بیمارستان‌‌ها، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت سلامت کارکنان نوبت‌کار بیمارستان انجام شده است. روش بررسی: این مطالعه به‌صورت مقطعی در یکی از بیمارستان‌های واقع در شهرستان رزن انجام شد. حجم نمونه برابر ۱۲۰ نفر شامل کلیه کارکنان نوبت‌کار اعم از درمانی، اداری، خدماتی بوده است. ابزار گردآوری داده‌‌ها نیز در این مطالعه پرسشنامه SOS بوده است. تجزیه و تحلیل داده‌‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که ۳/۹۸درصد مشکلات مربوط به اثرات نوبت‌کاری بر زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی و ۹/۸۴درصد مربوط به اختلالات اسکلتی- ماهیچه‌ای می‌باشد. رضایت از برنامه چرخش نوبت‌کاری با متغیرهای انتخاب داوطلبانه نوبت‌کاری، شکل چرخش در نوبت‌کاری، اثرات نامطلوب نوبت‌کاری بر زندگی فردی، اثرات نامطلوب بر زندگی خانوادگی ارتباط معنی‌دار نشان داد (۰۵/۰p<). در عوض متغیرهای شیوع بی‌خوابی، اثرات نامطلوب بر زندگی اجتماعی و مشکلات اجتماعی رابطه معنادار نشان نداد. بحث و نتیجه‌گیری: با وجود نارضایتی‌های نسبت به نوبت‌کاری و علاوه بر آن تحمیل شیفت‌های کاری به افراد بهتر است انتخاب افراد به‌صورت داوطلبانه در نظام نوبت‌کاری صورت گیرد.
حبیب الله دهقان، ایوب قنبری سرتنگ،
دوره ۲، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: بروز استرس گرمایی یکی از شایع‌ترین مشکلات در محیط‌های کاری و صنایع مختلف می‌باشد. مواجهه کارگران با گرما سبب بروز استرین حرارتی می‌شود. هدف از این مطالعه اعتبارسنجی شاخص استرین ادراکی از طریق ارتباط آن با شاخص استرین فیزیولوژیکی و شاخص دمای تر گوی‌سان در شرایط گرم آزمایشگاهی بود.

مواد و روش­ ها: این مطالعه به‌صورت مقطعی و بر روی ۱۵ نفر مرد در پنج شرایط دمایی مختلف (۳۵و۲۱,۲۴,۲۷,۳۰درجه سانتی‌گراد) در اتاقک شرایط جوی و بر روی تردمیل در سه سطح فعالیت سبک (۲/۴کیلومتربرساعت), متوسط (۴/۸کیلومتربرساعت) و سنگین (۶/۳کیلومتربرساعت) انجام‌گرفت. ضربان قلب و دمای دهانی برای محاسبه شاخص استرین فیزیولوژیکی, و همچنین احساس گرمایی و شدت فعالیت اعمال‌شده ادراکی برای محاسبه شاخص استرین ادراکی اندازه‌گیری شدند. درنهایت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و آنالیز رگرسیون همبستگی بین شاخص‌های موردنظر مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ­ها: آزمون همبستگی پیرسون بین شاخص استرین ادراکی با شاخص استرین فیزیولوژیکی همبستگی بالایی(r=۰/۹۴) را نشان داد(p=۰/۰۰۱). بین شاخص استرین ادراکی به ترتیب با دمای دهانی و ضربان قلب نیز همبستگی بالایی(r=۰/۷۸)(r=۰/۹۰)مشاهده شد(p=۰/۰۰۱ )(p=۰/۰۰۱ ). همچنین بین شاخص استرین ادراکی با دمای تر گوی‌سان همبستگی متوسطی(r=۰/۷۱)وجود داشت (p=۰/۰۰۱)ولی بین شاخص استرین ادراکی با شاخص توده بدنی ارتباطی مشاهده نشد (r=۰/۰۰۰۹) (p=۰/۷۹).

نتیجه ­گیری: یافته‌های تحقیق نشان داد در مواقعی که دسترسی به سایر روش‌های ارزیابی استرس گرمایی وجود ندارد می‌توان از شاخص استرین ادراکی در ارزیابی استرین گرمایی استفاده کرد چون‌که همبستگی قابل قبولی با شاخص‌های معتبر استرس گرمایی داشت. 


اسماعیل شجاع، علی چوپانی، معصومه قرائی، محسن قنبری،
دوره ۷، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از ابزار مناسب جهت ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی، نقش مهمی در کنترل این مخاطرات و تأمین سلامت نیروی کار دارد. هدف از این مطالعه، امکان‌سنجی به‌کارگیری روش WERA (ارزیابی ریسک ارگونومیک محیط کار) به‌منظور ارزیابی ریسک ابتلا به اختلالات اسکلتی‌-عضلانی از طریق بررسی همبستگی آن با روش QEC (ارزیابی سریع مواجهه) بود.
روش­ کار: این مطالعه توصیفی‌‌تحلیلی روی ۷۲ نفر از کارکنان بخش‌های کارگاهی یک صنعت آجرپزی مدرن در مشاغل مختلف انجام شد. ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها، پرسش‌نامه نوردیک جهت بررسی شیوع اختلالات ‌اسکلتی-عضلانی در ۱۲ ماه گذشته و دو روش WERA و QEC برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی بودند. داده‌ها توسط نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۸ تحلیل شد.
یافته‌ها: شیوع اختلالات در پشت، شانه‌ها، گردن و مچ دست به ترتیب ۴۱/۷، ۲۰/۸، ۱۶/۷ و ۳۳/۳ درصد بود. نتایج روش WERA نشان داد ۸۸/۹ درصد از افراد دارای اولویت اقدام اصلاحی متوسط و ۱۱/۱ درصد دارای اولویت اقدام اصلاحی بالا بودند. در روش QEC، ۶/۹ درصد، ۲۰/۸ درصد، ۴۸/۶ درصد و ۲۳/۷ درصد از افراد به ترتیب دارای سطح مواجهه یک، دو، سه و چهار بودند. همبستگی بین نمره کل QEC و شیوع اختلالات اسکلتی-عضلانی حاصل از پرسش‌نامه نوردیک، ۰/۰۳۸   P=و ۰/۶۷ r= بود. ضریب همبستگی بین نمرات نهایی حاصل از دو روش ۰/۰۲۱   P=و ۰/۵۳ r=  بود.
نتیجه گیری: بررسی همبستگی بین میانگین نمرات دو روش نشان از وجود همبستگی متوسط بین آنها دارد. همبستگی بین شیوع اختلالات و نمرات حاصل از QEC و WERA نشان داد نتایج QEC با نتایج نوردیک مطابقت بیشتری دارد و می‌توان گفت به‌کارگیری روش QEC نسبت به روش WERA برای ارزیابی ریسک ارگونومیک ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی برای وظایف مختلف مناسب‌تر بود.


عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتی‌اجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره­ وری، افزایش هزینه ­های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می ­شوند. مطالعه‌ی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتی‌عضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی حاضر از نوع توصیفی‌تحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونه‌‌گیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر به‌عنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسش‌نامه‌ی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسش‌نامه‌ی اختلالات اسکلتی‌عضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیه‌وتحلیل داده­ها، از شاخص­های آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهده‌شده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. داده‌ها در سطح معنی‌داری ۰/۰۵ و در نرم‌افزار SPSS نسخه‌ی ۲۵ آنالیز شدند.
یافته‌ها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبه‌ی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبه‌ی دوم بودند که نشان‌دهنده‌ی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل هم‌بستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتی‌عضلانی رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتی‌عضلانی به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم، به‌خوبی نشان داد.
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب می‌تواند احتمال بروز اختلالات اسکلتی‌عضلانی را در کارگران کاهش دهد.

یوسف قنبری، فرزانه گندمی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی و دردهای ناشی از بروز آن‌ها یکی از عوامل مهم و شایع آسیب­های شغلی به ­شمار می­رود؛ بنابراین، هدف از تحقیق حاضر بررسی اثرگذاری تمرینات با هدف اصلاح سندرم متقاطع فوقانی آنلاین و بازآموزی وضعیت صحیح بدن بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و پوسچر  دندان­پزشکان شهرستان شهرکرد است.
روش ‌‌‌کار: تعداد ۳۳ دندان­پزشک به­عنوان نمونه‌ی آماری و به شکل دردسترس انتخاب شدند و به­صورت تصادفی، در گروه­های کنترل (۱۱=n)، تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول  NASM(۱۱=n)  و تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی (۱۱=n) قرار گرفتند. قبل از اعمال مداخلات و پس از اتمام دوره‌ی مداخلات، پیامدهای مطالعه بررسی شدند. گروه­های تجربی به مدت شش هفته تحت مداخلات مطالعه قرار گرفتند و گروه کنترل طی این مدت، فعالیت روزمره‌ی خود را انجام دادند. درد به­عنوان پیامد اولیه و ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی به­عنوان پیامدهای ثانویه بررسی شدند. برای مقایسه­های درون‌گروهی، از آزمون paired sample t-test و برای مقایسه­های بین‌گروهی، از one-way analysis of variance استفاده شد.
یافته‌ها: یافته­ها نشان داد که هر دو مداخله‌ی تمرینی اثر مثبتی بر درد، ناتوانی، خستگی ادراکی، بار کاری ذهنی و کیفیت زندگی دندان­پزشکان داشت (۰/۰۵>P)؛ بااین‌حال، یافته­های حاصل از تست­های تعقیبی نشان داد که تمرینات مبتنی بر اصلاح سندرم متقاطع فوقانی اثر چشمگیرتری نسبت به تمرینات بازآموزی وضعیت بدنی داشته است (۰/۰۵>P).
نتیجه‌گیری: استفاده از تمرینات اصلاحی مبتنی بر اصول NASM به­صورت آنلاین و بازآموزی وضعیت بدنی توانست در کاهش درد و ناتوانی و بهبود عملکرد دندان­پزشکان اثرهای مطلوبی بر جای بگذارد.

عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز به‌دلیل جابه‌جایی چمدان‌های مسافری در معرض اختلالات اسکلتی‌عضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آن‌ها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش ‌‌‌کار: این مطالعه‌ی توصیفی‌تحلیلی به روش سرشماری، درباره‌ی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روش‌های آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکس‌برداری و پرسش‌نامه‌ی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶   و برای بررسی متغیرها از ضریب هم‌بستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافته‌ها: هر کارگر در فرودگاه اهواز به‌طور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابه‌جا می‌کند. با استفاده از ضریب هم‌بستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتی‌عضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI به‌ترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوب‌تر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتی‌های مربوط به اندام‌های شانه، بازو و کمر به‌ترتیب، با فراوانی  ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسش‌نامه‌ی CMQD، به دست آمد.
نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از روش‌های MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار به‌صورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آینده‌ای نزدیک در روند جابه‌جایی چمدان‌ها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود می‌تواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتی‌عضلانی تأثیرگذار باشد.

بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، مرضیه صادقیان، مریم طیبی، آذرنوش آریان‌کیا، سعید قنبری،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۳ )
چکیده

اهداف: این مطالعه با هدف بررسی شیوع مشکلات اسکلتی‌عضلانی ناشی از استفاده از موبایل و ارائه‌ی راهکارهای اصلاحی در دانشجویان دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور انجام شد.
روش ‌‌‌کار: مطالعه‌ی حاضر از نوع مقطعی‌توصیفی و تحلیلی با رویکرد مداخله‌ای است. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسش‌نامه و روش دستگاهی استفاده شد. دانشجویان در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند: گروه اول شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشته‌ی دندان‌پزشکی تا ترم ۴ را شامل می‌شد و گروه دوم شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشته‌ی دندان‌پزشکی از ترم ۵ به بعد بود. جمع‌آوری داده‌ها توسط پرسش‌نامه‌های خوداظهاری انجام شد (۱) که عبارت بودند از: پرسش‌نامه‌ی مشخصات دموگرافیک (۲)، پرسش‌نامه‌ی نوموفوبیا (NMP-Q) (۳)، شاخص ناتوانی گردن (NDI) (۴) و پرسش‌نامه‌ی ناراحتی دست کرنل (CHDQ).
یافته‌ها: با توجه به نتایج مطالعه‌ی حاضر، میزان شیوع نوموفوبیا بین دانشجویان دندان‌پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندی‌شاپور اهواز در سطح متوسط است و میانگین نمره‌ی پرسش‌نامه‌ی ناتوانی گردن برابر با ۱۶/۲۰ و میانگین نمره‌ی درد در بین دانشجویان برابر با ۱/۷۲ است و ۴۶/۵ درصد از دانشجویان درد در ناحیه‌ی دست دارند که بیشترین میزان درد در ناحیه‌ی F گزارش شده است. میانگین ناراحتی‌های اسکلتی‌عضلانی کرنل برابر با ۲/۷۲ است.
نتیجه‌گیری: بررسی ارتباط بین ناحیه‌ی درد و سال ورود به دانشگاه نشان داد که بین سال ورود به دانشگاه و ناحیه‌ی درد ارتباط معناداری وجود دارد و دانشجویان با سابقه‌ی تحصیلی بیشتر عوارض بیشتری داشتنه‌اند و همچنین، بررسی مداخله‌ی اصلاحی بر اختلالات اسکلتی در ناحیه‌ی گردن و مچ در مطالعه‌ی حاضر نشان داد که میزان نمرات متغیرها پس از انجام مداخله و اقدامات اصلاحی افزایش چشمگیری داشته است.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb