۴ نتیجه برای فولادی
بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، لیلا نعمت پور،
دوره ۷، شماره ۲ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: خستگی ذهنی وضعیتی است که با فعالیت طولانیمدت شناختی ایجاد میشود. خستگی ذهنی به فعالیت بیش از حد مغزی منجر میشود که در آن سلولهای مغزی خسته و مانع بهرهوری فرد و عملکرد کلی شناختی میشود. هدف از این پژوهش ارزیابی خستگی ذهنی دانشجویان با استفاده از شاخصهای مغزی است.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ تجربی است که روی ۲۰ تا از دانشجویان دانشکده بهداشت با میانگین (انحراف معیار) سنی ۲۴/۴۰ (۳/۷۳) سال در سال ۱۳۹۷ در دانشگاه علومپزشکی اهواز انجام شده است. برای بررسی عملکرد شرکتکنندگان از آنها خواسته شد متنی با غلطهای املایی را بررسی و آن غلطها را تصحیح کنند. این فعالیت در ۵ مرحله ۱۵ دقیقهای انجام شد. در همه مراحل الکتروانسفالوگرام (EEG) آنها ثبت و در هر مرحله مقیاس آنالوگ بصری توسط شرکتکنندگان تکمیل شد. از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴، برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: فعالیت امواج آلفا، بتا و تتا در ۱۵ دقیقه اول بهترتیب، ۰/۳۰±۰/۸۹، ۰/۳۳±۰/۷۰ و ۰/۳۶±۱/۱۹ و ۱۵ دقیقه آخر بهترتیب ۰/۳۴±۰/۶۳، ۰/۲۶±۰/۵۵ و ۰/۳۴±۱/۰۳ بود. کاهش در فعالیت امواج مغز افزایش میزان خستگی ذهنی آنها را نشان می دهد. همچنین افراد با مقیاس آنالوگ بصری بیان داشتهاند که دچار خستگی ذهنی شدهاند. مطابق با نتایج ارتباط معنی داری بین EEG و مقیاس آنالوگ بصری دانشجویان دیده نشد.
نتیجهگیری: امواج آلفا، بتا و تتا میتوانند شاخصهای مناسبی برای ارزیابی خستگی ذهنی باشند. همچنین خستگی ذهنی میتواند عاملی باشد که بر دقت و عملکرد افراد تأثیر بگذارد؛ بهگونهای که به کاهش توجه و بازدهی آنها منجر شود.
عاطفه الیاسی گماری، بهزاد فولادی، سعید قنبری، عباس محمدی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: اختلالات اسکلتیعضلانی (MSDs) از جمله مشکلات شایع و مهم بهداشتیاجتماعی در جوامع صنعتی هستند که باعث کاهش بهره وری، افزایش هزینه های درمانی و کاهش کیفیت زندگی کارگران می شوند. مطالعهی حاضر با هدف بررسی تأثیر حجم کار، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت جسمانی بر اختلالات اسکلتیعضلانی کارگران صنعت فولاد انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع توصیفیتحلیلی بود که در جمعیت ۵۴۰ نفری کارگران شاغل در صنعت فولاد شهرستان دزفول انجام شد. بر اساس نمونهگیری تصادفی ساده، ۴۰۰ نفر بهعنوان نمونه، انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک افراد، پرسشنامهی اختلالات اسکلتیعضلانی کرنل (CMDQ)، خستگی شغلی سوفی (SOFI)، کیفیت خواب پیتسبورگ (PSQI) و شاخص بار کاری NASA-TLX بود و همچنین، برای ارزیابی وضعیت بدنی افراد از روش ربا (REBA) استفاده شد. برای تجزیهوتحلیل دادهها، از شاخصهای آمار توصیفی و برای بررسی روابط بین متغیرهای مشاهدهشده و پنهان، از مدل معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. دادهها در سطح معنیداری ۰/۰۵ و در نرمافزار SPSS نسخهی ۲۵ آنالیز شدند.
یافتهها: با توجه به سنجش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی، کمردرد با میانگین و انحراف معیار ۲۵/۴۴±۵۲/۳۹ در رتبهی اول و زانودرد با میانگین و انحراف معیار ۲۶/۴۵±۴۶/۴۳ در رتبهی دوم بودند که نشاندهندهی شیوع بالای این اختلالات در میان کارگران صنعت فولاد است. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی با اختلالات اسکلتیعضلانی رابطهی مثبت و معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). با توجه به شاخص RMSEA کمتر از ۰/۱، مدل پیشنهادی در این مطالعه از برازش مناسب برخوردار بود و نقش متغیرهای بار کاری، خستگی، کیفیت خواب و وضعیت بدنی را در ایجاد اختلالات اسکلتیعضلانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، بهخوبی نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که بهبود وضعیت ارگونومی محل کار، کاهش بار کاری، خستگی و بهبود کیفیت خواب میتواند احتمال بروز اختلالات اسکلتیعضلانی را در کارگران کاهش دهد.
عباس محمدی، بهزاد فولادی دهقی، فاطمه اسدیان، سعید قنبری،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: کارگران قسمت بار در فرودگاه اهواز بهدلیل جابهجایی چمدانهای مسافری در معرض اختلالات اسکلتیعضلانی قرار دارند. به همین دلیل، حمل بار توسط آنها و پوسچرهای آنان هنگام حمل بار در این پژوهش بررسی شد.
روش کار: این مطالعهی توصیفیتحلیلی به روش سرشماری، دربارهی ۲۱ نفر از کارگران واحد بار در فرودگاه اهواز انجام شد. برای ارزیابی وضعیت ارگونومی حمل دستی بار از روشهای آنالیز وظیفه (HTA)، ارزیابی پوسچر (QEC) و ارزیابی حمل دستی بار به روش MAC استفاده شد. ابزار مورد استفاده شامل مشاهده، عکسبرداری و پرسشنامهی CMQD بود. برای محاسبات آماری ازSPSS۱۶ و برای بررسی متغیرها از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
یافتهها: هر کارگر در فرودگاه اهواز بهطور متوسط، ۴۰۰ چمدان را در هر شیفت کاری جابهجا میکند. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، بین اختلالات اسکلتیعضلانی و متغیرهای سابقه، قد و BMI بهترتیب، ارتباط معناداری به میزان ۰/۰۰۲، ۰/۰۰۵ و ۰/۰۰۳ یافت شد و با استفاده از روش QEC، پوسچرهای نامطلوبتر با امتیاز عددی بین ۵۰ تا ۷۰ مربوط به وضعیت ایستاده در ایستگاه غلتک و پوسچر بدنی نشسته در انبار هواپیما بود و ناراحتیهای مربوط به اندامهای شانه، بازو و کمر بهترتیب، با فراوانی ۶۱/۶ درصد، ۶۵ درصد و ۶۲ درصد پس از بررسی پرسشنامهی CMQD، به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از روشهای MAC و QEC در حمل و بلند کردن بار بهصورت مشابه، در نیاز به ضرورت تغییر در آیندهای نزدیک در روند جابهجایی چمدانها، با هم توافق نظر داشتند. همچنین، کاهش ساعت کاری و تطابق افراد با وظایف موجود میتواند در کاهش شیوع اختلالات اسکلتیعضلانی تأثیرگذار باشد.
بهزاد فولادی دهقی، عباس محمدی، مرضیه صادقیان، مریم طیبی، آذرنوش آریانکیا، سعید قنبری،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: این مطالعه با هدف بررسی شیوع مشکلات اسکلتیعضلانی ناشی از استفاده از موبایل و ارائهی راهکارهای اصلاحی در دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور انجام شد.
روش کار: مطالعهی حاضر از نوع مقطعیتوصیفی و تحلیلی با رویکرد مداخلهای است. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و روش دستگاهی استفاده شد. دانشجویان در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند: گروه اول شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشتهی دندانپزشکی تا ترم ۴ را شامل میشد و گروه دوم شامل ۱۵۰ نفر از دانشجویان رشتهی دندانپزشکی از ترم ۵ به بعد بود. جمعآوری دادهها توسط پرسشنامههای خوداظهاری انجام شد (۱) که عبارت بودند از: پرسشنامهی مشخصات دموگرافیک (۲)، پرسشنامهی نوموفوبیا (NMP-Q) (۳)، شاخص ناتوانی گردن (NDI) (۴) و پرسشنامهی ناراحتی دست کرنل (CHDQ).
یافتهها: با توجه به نتایج مطالعهی حاضر، میزان شیوع نوموفوبیا بین دانشجویان دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز در سطح متوسط است و میانگین نمرهی پرسشنامهی ناتوانی گردن برابر با ۱۶/۲۰ و میانگین نمرهی درد در بین دانشجویان برابر با ۱/۷۲ است و ۴۶/۵ درصد از دانشجویان درد در ناحیهی دست دارند که بیشترین میزان درد در ناحیهی F گزارش شده است. میانگین ناراحتیهای اسکلتیعضلانی کرنل برابر با ۲/۷۲ است.
نتیجهگیری: بررسی ارتباط بین ناحیهی درد و سال ورود به دانشگاه نشان داد که بین سال ورود به دانشگاه و ناحیهی درد ارتباط معناداری وجود دارد و دانشجویان با سابقهی تحصیلی بیشتر عوارض بیشتری داشتنهاند و همچنین، بررسی مداخلهی اصلاحی بر اختلالات اسکلتی در ناحیهی گردن و مچ در مطالعهی حاضر نشان داد که میزان نمرات متغیرها پس از انجام مداخله و اقدامات اصلاحی افزایش چشمگیری داشته است.