پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای فردمال

مهدی محمدیان مستان آباد، مجید معتمدزاده، جواد فردمال،
دوره ۱، شماره ۲ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: سه روش OCRA Index، Strain Indexو ACGIH HALبرای ارزیابی ریسک فاکتورهای اختلالات اسکلتی اندام فوقانی پیشنهاد شده‌اند، بررسی همبستگی و سازگاری این سه روش در محیط‌های کار موضوعی حائز اهمیت است. به همین جهت هدف از این مطالعه تعیین میزان همبستگی نتایج روش‌های فوق‌الذکر می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، تعداد ۱۵۰ وظیفه شغلی از وظایف کارگران چهار صنعت بررسی قرار گرفته‌اند. برای هر وظیفه ‌به مدت یک چرخه‌ی کامل کاری ویدئویی تهیه شده و طبق دستورالعمل هر روش مورد ارزیابی قرار گرفت. سطح ریسک مواجهه با اختلالات اسکلتی عضلانی با آزمون‌های همبستگی و ضریب توافق کاپا در نرم افزار SPSS ۱۶ و R مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: میزان همبستگی نتایج ارزیابی ریسک دست راست و چپ با روش‌های OCRA و SI بترتیب همبستگی قابل قبول (۷۵۱/۰) و (۷۲۶/۰) را نشان می‌دهد. همچنین نتایج ضریب توافق بین روش‌های OCRA و HAL برای دست راست و چپ بترتیب (۵۲۶/۰) و (۵۹۵/۰) بدست آمد. نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد که هیچ دو روشی با هم توافق کامل ندارند، از دلایل این امر می‌توان به تفاوت در تعداد و نوع متغیرها و میزان تأثیر آنها در امتیاز نهایی روش‌های مورد مطالعه اشاره کرد.
جواد فردمال، جواد کشوری کامران،
دوره ۲، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

 

مقدمه: شاخص کاربردپذیری، عملکرد یک محصول را در زمینه رضایت کاربر و افزایش بهره‌وری مورد ارزیابی قرار می‌دهد. اصول کاربردپذیری عبارتند از؛ اثربخشی، کارآیی، ایمنی، امکانات، آموزش‌پذیری، یادآوردپذیری. هدف اصلی این مطالعه طراحی ابزاری جهـت بـرآورد میزان کاربردپذیری نرم افزارهای تحت وب در زمینه اتوماسیون فرایندهای پژوهشی تعیین شده است.

مواد و روش­ کار: پس از استخراج پرسشنامه اولیه از منابع استاندارد ارزیابی کاربردپذیری، جهت بررسـی شاخص­های روایــی، ســازگاری درونــی و تکرارپذیری، به ترتیب از تکنیک­های تعیین روایـی محتوایی، ضریب آلفای کرونباخ و روش بازآزمایی استفاده شـده است. اهم مراحل انجام کار عبارتند از: تعیین دامنه و ابعاد محتوایی پرسش­ها، تهیـه پیش­نویس پرسشنامه، تعیین اعضای پانل تخصصی، روش انجام، نحوه ثبت و تحلیل داده­های پرسشنامه، تعیــین معیارهــای پــذیرش پرسش­ها، تعیین شاخص روایی محتوایی، پایایی پرسشنامه، تکرارپذیری پرسشنامه.

یافته­ ها: ابزار نهایی بصورت پرسشنامه­ ای ۵۰ سئوالی طراحی شد. همچنین شـاخص روایـی محتـوایی CVI در نهایت برای پرسشنامه مقدار ۰,۷۶۳بدست آمد. نتایج آنالیز پاسخ­های پرسشنامه نهایی نشان داد که پایین­ترین ضریب پایایی مربوط به بخش مدیریت خطاها با مقدار آلفای کرونباخ برابر ۰.۷۴۲ می­باشد. در نهایت نیز میزان شاخص تکرارپذیری پرسشنامه نهایی، با استفاده از روش بازآزمایی، مقدار ۰.۹۹۳ (P<۰,۰۰۱) بدست آمد.

نتیجه­ گیری: پس از طراحی پرسشنامه نهایی با شرایط احراز روایی، پایایی و تکرارپذیری مناسب، می­توان با اطمینان بالا گفت که این ابزار در صورت اعمال بر روی نرم ­افزارهای مربوطه، نتایج مناسبی را در جهت ارتقای کیفیت و کارایی نرم ­افزار و محیط کاربری آن، به دنبال خواهد داشت.


مجید معتمد زاده، اصغر پایون، رشید حیدری مقدم، جواد فردمال، محمد بابامیری، پیام حیدری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی یکی از شایعترین بیماریهای شغلی در محیطهای صنعتی میباشند که به علل مختلفی ایجاد میگردند. لذا هدف مطالعه حاضر، ارزیابی ارگونومی با روش شاخص کلیدی (KIM) و انجام مداخلات به منظور کاهش آسیبهای وارده در قسمت بطری سازی یکی از صنایع شوینده استان قزوین میباشد.

روش کار: این مطالعه از نوع مداخلهای بوده که بر روی ۲۵ نفر از پرسنل واحد بطری سازی یک صنعت تولید کننده مواد شوینده در سال ۱۳۹۵ انجام شد. جهت جمع آوری دادهها از پرسشنامه کرنل و روش ارزیابی شاخص کلیدی KIM قبل و بعد از انجام مداخله ارگونومیکی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای آنالیز توصیفی و تحلیلی با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ انجام شد.

یافتهها: نتایج نشان داد که در وظیفه تولید بطریها (با دامنه خطر ۴) با طراحی مجدد دامنه خطر به میزان معنیدار کاهش یافت (با دامنه خطر ۲). همچنین نتایج نشان داد در وظیفه تأمین مواد اولیه بطری سازی که از روش حمل دستی بار استفاده میشد. (با دامنه خطر ۳) با طراحی مجدد دامنه خطر به مقدار معنیدار کاهش یافت. (با دامنه خطر ۱). همچنین نتایج کاهش شیوع اختلالات اسکلتی عضلانی را در اکثر اندامها نشان داد اما این کاهش تنها در اندامهای شانه، قسمت فوقانی بازو، قسمت تحتانی پشت، مچ راست و زانو معنا بود.

نتیجه گیری: این مطالعه کاهش معنیدار ناراحتیهای اسکلتی- عضلانی را با طراحی ارگونومیکی ایستگاه کار پس از گذشت ۵ ماه از زمان اجرای مداخلات نشان داد.


زهرا پیرمرادی، رستم گلمحمدی، جواد فردمال، مجید معتمدزاده طرقبه،
دوره ۵، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: روشنایی نامناسب در محیط کار می­تواند سبب وضعیت نامتعارف در پوسچر کاری شاغلین دفتری شود. تامیننبودنِ شرایط ارگونومیک در دفاتر اداری به دلیل ایجاد پوسچر نامناسب هنگام کار، می‌تواند سبب افزایش فشار به اندام اسکلتی عضلانی شده و در دراز مدت اختلالاتی را ایجاد کند. در این مقاله ارتباط روشنایی محیط کار با وضعیت بدن کارکنان اداری بررسی شده است.
روش­ کار: در این مطالعه، شدت روشنایی موضعی در سطح افقی کار و در ارتفاع عمودی چشم ناظر، همچنین شدت روشنایی عمومی بر­اساس الگوی انجمن مهندسان روشنایی با دستگاهSEKONIC­C-۷۰۰۰  اندازه­گیری شد. همچنین برای بررسی میزان شیوع و شدت دردهای اختلالات اسکلتی ­عضلانی به ترتیب از پرسش‌نامۀ نوردیک و نقشۀ بدن و برای ارزیابی سریع تنش اداری از چک­لیست (ROSA: Rapid Office Strain Assessment) استفاده شد و داده­ های مطالعه با نرم‌افزارSPSS ۲۱ تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین شدت روشنایی عمومی، موضعی در سطح کار و سطح چشم به ترتیب۳۰/۶%، ۳۳/۹ % و ۳۸/۴% کمتر از حد الزام کشوری  (OEL)بود. ناحیۀ گردن و کمر بالاترین اختلالات اسکلتی­عضلانی را بین افراد بررسیشده داشتند. بیشترین درصد فراوانی نمره در روش ROSA نمرۀ ۵ به میزان ۴۱/۷% بود و بین شدت روشنایی موضعی و نمرۀROSA  ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: میزان شدت روشنایی می‌تواند به‌عنوان یکی از عوامل تاثیر­گذار بر پوسچر در کارکنان اداری قلمداد شود. بهبود روشنایی می‌تواند با اصلاح پوسچر به کاهش شدت درد­های اسکلتی­عضلانی و وضعیت بدن کارکنان و به دنبال آن افزایش راحتی آنها کمک کند.

ندا مهدوی، جواد فردمال، ایمان دیانت، حسن ختن لو، رشید حیدری مقدم،
دوره ۸، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: خستگی مشکلی بسیار شایع در میان کارکنان است. خستگی عضلانینیز به عنوان یکی از پیامدهای خستگی عمومی ناشی از ریسک‎فاکتورهای متعددی است. این مطالعه با هدف توصیف خستگی عضلانی کارکنان دارای وظایف دستی مختلف و یافتن رابطه آن با ریسک‎فاکتورهای روانی-اجتماعی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه برای تعیین میزان کاهش در نیروی چنگش (یا خستگی)، از دینامومتر هیدرولیک جامار استفاده شد.  نیروی چنگش دست راست و چپ ۱۵۷ آزمودنی دارای معیارهای ورود، در سه سطح شغلی، طی یک شیفت کاری۸ ساعته، سه بار ثبت شد. ریسک‎فاکتورهای روانی-اجتماعی نیز با استفاده از پرسشنامه روانی-اجتماعی کوپنهاگن ارزیابی و رابطه آنها با نیروی چنگش و خستگی چنگش مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‎ها: به ترتیب ۶۱%، ۶۲% و ۶۹% کارکنان مشاغل دارای وظایف سبک، متوسط و سنگین در فاز دوم مطالعه خستگی چنگش را تجربه کردند. به نظر می‎رسد با بیشتر شدن نیرو/سرعت موردنیاز و سخت‎تر شدن انجام وظایف، خستی چنگش بیشتری در دست راست شاهد خواهیم بود. روند کاهشی نیروی چنگش و افزایش خستگی چنگش، در مشاغل سنگین مشهودتر بود. هیچ‎گونه همبستگی متوسط یا قوی بین ریسک‎فاکتورهای روانی-اجتماعی با خستگی چنگش مشاهده نشد.
نتیجه‎گیری: کارکنان مشاغل دارای وظایف دستی سنگین به علت ماهیت شغل آن‎ها (نیاز به اعمال نیروی زیاد) نسبت به کارکنان سایر سطوح شغلی، خستگی چنگش بیشتری در دست راست خود تجربه نمودند. نمی‎توان نتیجه‎گیری قاطعی در مورد تأثیر ریسک‎فاکتورهای روانی-اجتماعی بر خستگی چنگش ارائه نمود. بررسی تأثیر بارهای شناختی شغل و ابعاد آنتروپومتری دست بر خستگی چنگش می‎تواند موضوعی جذاب برای مطالعات آینده باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb