پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای سلیمی

محمدحسین قاسمی، عابد سلیمی، مهرداد عنبریان، معصومه فدایی، سارا مقدسی، حامد اسماعیلی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۴ )
چکیده

 

مقدمه: امروزه رایانه‌ها در بسیاری از خانه‌ها و محل‌های کار استفاده می‌شوند. رابطه بین استفاده از رایانه و اختلالات اسکلتی-عضلانی در نواحی گردن و اندام فوقانی اثبات شده است. یکی از شایع‌ترین مشکلات گزارش شده در کاربران رایانه، خستگی عضلانی در نواحی بالاتنه است. حمایت اندام فوقانی، به‌عنوان راهی برای کاهش استاتیکی بار روی عضلات شانه و گردن حین استفاده از صفحه‌کلید پیشنهاد شده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثر حمایت آرنج و ساعد بر خستگی عضله ذوزنقه‌ای ‌فوقانی حین تایپ کردن بود.

مواد و روش­ها: در این مطالعه نیمه آزمایشی، ۸ نفر از دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شرکت نمودند. فعالیت الکترومیوگرافی سطحی (sEMG) عضله ذوزنقه سمت برتر حین تایپ کردن در ۳ وضعیت بدون حمایت آرنج، با حمایت عادی آرنج (حمایت با میز)، و حمایت آرنج با پد ثبت و مقایسه شد. شاخص خستگی عضلات در سه وضعیت تایپ کردن با محاسبه شیب فرکانس میانه از روی سیگنال‌های خام الکترومیوگرافی به دست آمد. از تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری برای تجزیه ‌و تحلیل آماری استفاده شد. 

یافته‌ها: شیب فرکانس میانه در وضعیت تایپ کردن حمایت عادی در مقایسه با وضعیت بدون حمایت بیشترین مقدار کاهش را نشان داد (۰,۰۴=p). تفاوت معنا‌داری در شیب فرکانس میانه بین حمایت آرنج با پد و دو وضعیت دیگر مشاهده نشد (۰,۰۵<p).

نتیجه‌گیری: این نتایج نشان می‌دهند که حمایت عادی آرنج می‌تواند به‌عنوان راه­کاری برای دیرتر خسته شدن عضله ذوزنقه و در نتیجه افزایش راندمان کاری در نظر گرفته شود. با این‌حال، به نظر می‌رسد تحقیقات بیشتری برای مشخص نمودن مزیت و یا عدم مزیت استفاده از انواع پدها لازم می‌باشد.


احسان حبیبی، عماد میرسلیمی، فائزه دارابی، کامران ابراهیمی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه با تمرکز بر بلندکردن میله‌های حفاری انجام شده است. حفاری، عملیات معدنکاری تکراری و سنگینی محسوب می‌شود که میزان بروز و شدت آسیب اسکلتی-عضلانی آن زیاد است. هدف از این مطالعه بررسی چگونگی بلندکردن میله عمودی حفاری (با ارتفاع ۱/۶۱ متر و وزن ۳۵ کیلوگرم) با استفاده از دو نوع ارتفاع میله و چهار موقعیت پا و درنهایت مقایسه آن با شاخص حمل بار (LI) است.
روش کار: هفت کارگر در این مطالعه شرکت کردند. بدین‌صورت که هر فرد یک میله را بلند کرد و به‌صورت عمودی نگه داشت. نشانگرهای بازتابی نیز بر روی افراد نصب و ۳ دوربین فیلم‌برداری و یک صفحه نیروسنج برای ضبط نیروها و حرکت اندام افراد استفاده شد. در این حالت، چهار موقعیت پا و فشارهای وارد بر کمر بررسی شد (وضعیت°۰= رو به میله، وضعیت °۴۵ = مایل به میله، وضعیت°۹۰= فرد سمت راست میله و حالت آزاد). در ادامه، دو وضعیت ارتفاع میله، یک‌ بار پایه میله بر روی زمین (ارتفاع میله، ۸۳/۰ متر) و بار دیگر پایه میله روی یک قفسه ۲۰ سانتی‌متری (ارتفاع میله ۱/
۰۳ متر) بررسی شدند.
یافته‌ها: شاخص حمل بار برای هر فرد، ۱/
۴ در معادله حمل بار NIOSH بود و مشخص شد ارتفاع عمودی میله، بیشترین تأثیر را در بار واردشده بر کمر دارد. علاوه بر این، برخی کارگران از تکنیک‌هایی استفاده کردند که فشار کمتری به کمرشان وارد می‌کرد.
نتیجه‌گیری: از نتایج این مطالعه می‌توان دریافت حالت نامتقارن حمل بار (زاویه ۹۰ درجه) بدترین حالت را در مقایسه با شاخص حمل بار و استاندارد NIOSH دارد.

 

سیده‌اقدس حسینی، زینب مرادیان هفت چشمه، فردین زندسلیمی، مهسا مشایخی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران- در دست انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده

اهداف: شکست‌های شناختی موضوعی مهم جهت کاهش حوادث و افزایش عملکرد هستند و به عوامل متعددی بستگی دارند. با توجه به اینکه این مسئله در ماماها کمتر موردتوجه قرار گرفته، این مطالعه با هدف تعیین وضعیت شکست‌های شناختی در ارتباط با عوامل فردی و ویژگی‌های شخصیتی در ماماها انجام شده است.
روش ‌‌‌کار: مطالعه حاضر به‌صورت مقطعی در تابستان ۱۴۰۳ بر روی ۲۱۱ مامای شاغل در استان کرمانشاه انجام شد. نمونه‌ها به روش در دسترس واردمطالعه شدند. از یک پرسش‌نامه سه‌بخشی استاندارد استفاده شد. قسمت اوّل اطلاعات دموگرافیک و قسمت دوم و سوم نیز به ترتیب سؤالات پرسش‌نامه شکست‌های شناختی و نسخه کوتاه ویژگی‌های شخصیتی نئو بودند. تجزیه‌وتحلیل اطلاعات در محیط نرم‌افزار ۲۴SPSS  انجام شد.
یافته‌ها: نمرات شکست‌های شناختی در سه بُعد حافظه، اقدام و توجه به ترتیب برابر با ۳/۰۴±۱۶/۷۹ و ۲/۸۰±۱۷/۴۱ و ۶۲/۳۰±۱۶/۳ بود. بین سن، سابقه کار و BMI با شکست‌های شناختی رابطه مثبت و بین ورزش کردن و شکست‌های شناختی رابطه منفی وجود داشت. بین شکست‌های شناختی و روان‌رنجوری، سازگاری و تجربه‌پذیری رابطه مثبت و بین شکست‌های شناختی و مسئولیت‌پذیری رابطه منفی وجود داشت.
نتیجه‌گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که وضعیت شکست‌های شناختی در ماماها با عوامل فردی و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها ارتباط معنادار دارد. براین‌اساس، توجه به ویژگی‌های شخصیتی در هنگام طراحی مداخلات شناختی می‌تواند مؤثر باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb