پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای سلطانی

ایرج محمدفام، مریم موفق، علیرضا سلطانیان، محسن صلواتی، سعید بشیریان،
دوره ۲، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: رویدادهای نامطلوب آسیب‏ها و مشکلاتی هستند که بیش‏تر از بیماری اصلی، از مدیریت درمان منتج می‏شوند. اساساٌ بخش مراقبت‏های ویژه به عنوان مکان‏های قابل توجه خطاهای انسانی و رویدادهای نامطلوب قابل پیشگیری در سیستم مراقبت از سلامت هستند. مطالعه حاضر به منظور شناسایی و ارزیابی ماهیت و علل خطاهای انسانی در میان پرستاران بخش مراقبت‏های ویژه‏ قلب در یک بیمارستان آموزشی در شهر همدان انجام گرفت. مواد و روشها: این پژوهش به صورت کیفی و مقطعی و با استفاده از تکنیک CREAM انجام شد. در این مطالعه پس از آنالیز سلسله مراتبی وظایف پرستاری، برگه‏کار تکنیک CREAMاز طریق مشاهده، مصاحبه با پرستاران و بررسی اسناد مرتبط تکمیل گردید. ‏اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم‏ افزار SPSS-۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافته‏ها نشان می‏دهد که بیشترین احتمال وقوع خطا در وظایف تنظیم و بکارگیری DC شوک در موارد ضروری، ثبت داده در سیستم جامع بیمارستانی، اعلام کد و شروع اقدامات احیاء قلب و ریه(CPR) به ترتیب با میزان احتمال کلی ۰۲۱۰۸/۰، ۰۲۰۸۸/۰و ۰۲۰۸۶/۰ وجود دارد. کمترین احتمال وقوع خطا نیز بترتیب در وظایف تعیین نیازهای تغذیه ای و رژیم غذایی، گاواژ و انجام مراقبت‏های لازم و دادن داروهای خوراکی به ترتیب با میزان احتمال کلی ۰۱۱۰۰/۰، ۰۱۰۱۳/۰و ۰۰۹۶۶/۰ بود. نتیجه‏گیری: اصلاح شیفت کاری پرستاران، ارائه آموزش‏های کاربردی و مداوم و هم‏چنین کاهش وظایف اضافی از مهم‏ترین راهکارهای پیشنهادی در بهبود شرایط موجود و در نتیجه کاهش نرخ خطاهای انسانی می‏باشند.
یداله حمیدی، مرضیه مرتضائی، احمد حیدری پهلویان، علیرضا سلطانیان، رشید حیدری مقدم،
دوره ۲، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی کاری یکی از مهم‌ترین موضوعات مدیریت منابع انسانی است که با رضایت شغلی، ترک شغل، میزان گردش مالی، شخصیت و استرس ناشی از کار مرتبط است. در این پژوهش هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و مشارکت و سطوح استرس در بین کارکنان مراکز بهداشتی درمانی شهری بود.

مواد و روش­ ها: این یک مطالعه توصیفی/ تحلیلی و مقطعی بود که بر روی ۱۲۴ نفر از کارکنان مراکز بهداشتی درمانی شهرستان همدان به روش تصادفی انجام شد. از پرسشنامه­های سنجش کیفیت زندگی کاری والتون، سنجش مشارکت بلچر و استرس برای دستیابی به اهداف پژوهش استفاده شد و از آزمون پیرسون برای تعیین ارتباط بین متغیرها استفاده شد.

یافته­ ها: نتایج نشان داد ۴۰/۳ درصد افراد سطح مشارکت کلی را کم، ۳۸/۷ درصد در حد متوسط و ۲۱ درصد میزان مشارکت را زیاد دانسته‌اند، همچنین ۷۳/۴ درصد افراد سطح استرس ادراک‌شده پایین و ۲۶/۶ درصد سطح استرس ادراک‌شده را زیاد گزارش کرده‌اند. یافته‌های تحقیق تائید کردند که بین مشارکت و سطح کیفیت زندگی کاری افراد رابطه معنی‌دار مثبت برقرار است (P-value<۰/۰۰۱, r=۰/۳۳)، همچنین بین کیفیت زندگی کاری و استرس رابطه منفی وجود دارد، (  (P-value=۰/۰۱۵, r=-۰/۲۱۹.

نتیجه­ گیری: با شناخت سطح استرس و مشارکت کارکنان و با ارائه و پیاده­سازی استراتژی­های مناسب مشارکت و کاهش استرس، می­توان کیفیت زندگی کاری و نهایتاً بهره‌وری سازمان‌های ارائه‌کننده خدمات بهداشتی را افزایش داد.


یداله حمیدی، عبدالعزیز محمدی، علیرضا سلطانیان، ایرج محمدفام،
دوره ۳، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: ارتقاء کیفیت زندگی کاری کارکنان مستلزم وجود فرهنگ سازمانی خاصی است که از خلاقیت، خودگردانی، مسئولیت‌پذیری و مشارکت کارکنان حمایت کند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط فرهنگ سازمانی با کیفیت زندگی کاری در میان کارکنان انجام گرفت.

مواد و روش­ها: این مطالعه از نوع همبستگی و مقطعی بود که در سال ۱۳۹۴ انجام شد. تعداد ۱۴۵ نفر از کارکنان ستادی معاونت‌های مختلف دانشگاه علوم پزشکی همدان به روش تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه، داده‌ها توسط پرسشنامه جمع‌آوری شد. برای سنجش فرهنگ سازمانی از پرسشنامه رابینز و برای اندازه‌گیری کیفیت زندگی کاری از پرسشنامه والتون با طیف امتیاز لیکرت استفاده شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPPS و آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: میانگین فرهنگ سازمانی در این مطالعه (۰۴/۳) در حد متوسط بود. بین فرهنگ سازمانی و مؤلفه‌های آن با کیفیت زندگی کاری، ارتباط معنادار و مثبت وجود داشت (۰۰۱/۰P-value=، ۶۴/۰ r =). نتایج آزمون رگرسیون خطی نیز نشان داد که فرهنگ سازمانی تأثیر مثبت و معنی‌داری بر روی کیفیت زندگی کاری دارد.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، بهبود کیفیت زندگی کاری، افزایش رضایتمندی و مشارکت کارکنان، نیازمند تغییر در مؤلفه‌های فرهنگ سازمانی می‌باشد. در صورت ایجاد و توسعه فرهنگ سازمانی مناسب می‌توان شاهد افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان و در نهایت ارتقاء کیفیت و افزایش بهره­وری خدمات دانشگاهی بود.


مجید فلاحی، مجید معتمد زاده، زهرا شریفی، رشید حیدری مقدم، علیرضا سلطانیان،
دوره ۴، شماره ۳ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: پیشرفت فنآوری و استفاده از سیستمهای پیچیده در محیطهای کار بار کار فکری زیادی به اپراتورها تحمیل میکند. از اینرو پایش پیوسته آن میتواند به پیشگیری از عوارض روانی و حفظ سلامت روانی آنها کمک کند. بنابراین، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر سطوح بار کار فکری بر پاسخهای فیزیولوژک و ذهنی انجام گردید.

روشکار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی بر روی ۱۶ نفر از دانشجویان سالم در شرایط آزمایشگاهی در سال ۱۳۹۳ انجام گردید. شاخصهای فیزیولوژیک: الکتروکاردیوگرافی و الکترومیوگرافی سطحی در شش مرحله (استراحت، کارفکری زیاد، متوسط، کم، خیلی کم و استراحت بعد) با استفاده از دستگاه NeXus-۴ اندازهگیری شدند و شاخص بار کار ناسا بلافاصله پس از انجام هر سطح از کار فکری تکمیل گردید. دادهها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ در سطح معنیداری ۰۵/۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافتهها: نتایج مطالعه تفاوت معنیداری را برای میانگین شاخص بار کار ناسا در بین سطوح مختلف بار کار فکری نشان داد (۰۵/۰ > P). همچنین نتایج نشان داد که تفاوت آماری معنیداری بین شاخص ضربان قلب و برخی از پارامترهای تغییرپذیری ضربان قلب در شش مرحله وجود داشت (۰۵/۰ > P) اما برای فعالیت عضلات شانه تفاوت معنیداری مشاهده نشد.

نتیجهگیری: سطوح مختلف بار کار فکری بر پاسخ ذهنی و برخی از پاسخهای فیزیولوژیک افراد میتواند تأثیر بگذارد. از اینرو در چنین محیط کاری اجرای برنامه ارگونومی برای مدیریت سلامت روانی، ضروری به نظر خواهد رسید.


آذر سلطانی، محسن علی آبادی، رستم گلمحمدی، مجید معتمدزاده،
دوره ۶، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه و هدف: مواجهه با ارتعاش دست-بازو از جمله عوامل زیان آور فیزیکی رایج می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تجربی سطح ناتوانی عملکرد دستی ناشی از مواجهه با ارتعاش دست بازو در کارگران شاغل در یک صنعت ریخته گری است.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی ۵۳ نفر از کارگران ریخته‌گری بعنوان گروه مورد و ۲۸ نفر بعنوان گروه کنترل انجام گردید. اندازه‌گیری ارتعاش دست و بازو شاغلین بر اساس استاندارد۵۳۴۹ ISO  صورت گرفت. سطح ناتوانی عملکرد دستی با استفاده از آزمون های اسکلتی- عضلانی، حسی- عصبی و عروقی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین پرسشنامه کمی سطح ناتوانی بازو, شانه و دست DASH استفاده گردید. جهت تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS۱۶ استفاده شد.
یافته‌ها: میزان ارتعاش معادل ۸ ساعته مواجهه کارگران m/s۲  ۷۳/۸ (۴۹/۴) بود که بیش از حد مجاز  است. مهارت و چابکی، قدرت گرفتن انگشتان و قدرت چنگش دست غالب در گروه مورد نسبت به گروه کنترل  به ترتیب ۴٪ ،۳/۱۳٪ و ۱۱٪ کاهش یافت(  ۰۵/۰p<). مدت زمان احیای دمای دست غالب در گروه مورد نسبت به گروه کنترل ۲/۴۱٪ افزایش یافت (  ۰۵/۰p<). عوارض حسی- عصبی در گروه مورد نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد با این حال از لحاظ آماری معنی دار نبود. امتیاز DASH در گروه مورد  ۷/۱۰ (۴/۱۳) و گروه کنترل ۱/۴ (۱/۵) بود.
نتیجه‌گیری: عملکرد های فیزیکی دستی در شاغلین در مواجهه با ارتعاش بین ۴٪ الی ۱۴٪ کاهش یافت که سطح امتیاز DASH هم تایید کننده این موضوع بود. علاوه براین شاغلین سطح عوارض عروقی بیشتری در مقایسه با عوارض حسی – عصبی نشان دادند.

 

یداله حمیدی، شهلا شاطرآبادی، علیرضا سلطانیان،
دوره ۷، شماره ۴ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از چالش‌های مهم مدیران در سازمان‌های رقابتی، ارتقای عملکرد و بهره‌وری سازمان و درک عوامل مؤثر بر آنهاست. ارتقای عملکرد سازمان، نیازمند توجه و تمرکز مدیران بر عدالت سازمانی و انگیزه کارکنان، برای کار و فعالیت است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین عدالت سازمانی و ابعاد آن با عملکرد سازمانی در حوزه معاونت بهداشتی استان کرمانشاه انجام شد.
روش ­کار: پژوهش حاضر، از نوع مطالعات توصیفی-تحلیلی و هم‌ بستگی است. این مطالعه بر روی ۱۶۶ نفر از کارکنان حوزه معاونت بهداشتی استان کرمانشاه، که به روش نمونه‌گیری تصادفی انتخاب شده بودند، در تابستان ۱۳۹۸ انجام شد. داده‌ها، با استفاده از دو پرسشنامه استاندارد عدالت سازمانی Niehoff و Moorman (۱۹۹۳) و عملکرد سازمانی Hersey  و Goldsmith (۱۹۸۰) جمع‌آوری شدند. پایایی پرسشنامه‌ها با انجام مطالعه Pilot و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و تجزیه و تحلیل داده‌ها، با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۶ انجام شد.
یافته‌ ها: نتایج مطالعه نشان می‌دهد میانگین نمره عدالت سازمانی در افراد مورد پژوهش، ۱۶/۹۲ ± ۵۴/۸۴ و میانگین نمره عملکرد سازمانی ۱۸/۶۶ ± ۱۴۰/۵۴ است. براساس نتایج ضریب هم‌بستگی پیرسون، بین عدالت سازمانی و تمام ابعاد آن با عملکرد سازمانی، رابطه مثبت و معناداری (۰/۰۰۱>P) وجود دارد؛ اگرچه عدالت رویه‌ای، بیش از سایر مؤلفه‌ها، قابلیت پیش‌بینی عملکرد سازمانی را دارد.
نتیجه گیری: عدالت سازمانی متغیری مهم و تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است، مدیران برای ارتقای عملکرد سازمان، باید عدالت را عامل انگیزشی مهمی در رفتار کارکنان بدانند و به آن توجه کنند.


رضا شهیدی، رستم گلمحمدی، زهرا پیرمرادی ریزه‌ وندی، آذر سلطانی، نسرین شیر محمدی، رضا کاظمی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: روشنایی نامطلوب محیط کار می‌تواند سبب بروز آثار دیداری و غیر دیداری در افراد شود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه کمیت و کیفیت روشنایی تلفیقی و مصنوعی در ساعات مختلف روز و ارتباط آن با شاخص عملکرد ذهنی، آسایش بینایی، هوشیاری و کیفیت خواب کارکنان صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه در زمستان ۱۳۹۶ در ۶۵ اتاق و بر روی ۸۱ نفر از کارکنان پردیس آموزشی دانشگاه علوم‌پزشکی همدان که به‌صورت تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند، صورت گرفت. اندازه‌گیری پارامترهای روشنایی تلفیقی در سه نوبت ابتدا، میانی و پایان شیفت کاری و روشنایی مصنوعی در یک نوبت با استفاده از اسپکترومتر انجام شد. برای ارزیابی عملکرد شناختی از آزمون PVT (Pshycomotor Vigiliance Task) و برای آسایش بینایی، هوشیاری و کیفیت خواب به‌ترتیب از پرسش‌نامه‌های Conlone، KSS (Karolinska Sleepiness Scale) و (Pittsburgh Sleep Quality Index PSQI) استفاده شد.
یافته ها: میانگین کمیات روشنایی تلفیقی در اتاق‌های اداری در هر سه نوبت بیشتر از روشنایی مصنوعی بود آسایش بینایی افراد نیز با دما هم‌بستگی داشت. همچنین کارکنان بهره‌مند از روشنایی طبیعی دچار ناراحتی بینایی کمتری بودند. کیفیت خواب افراد نیز با نوع روشنایی محیط کار ارتباط داشت (۰/۵= P، ۰/۴۴= Chi). هوشیاری افراد در معرض دمای رنگ بالا یا روشنایی طبیعی در ساعات ۸ و ۱۱ بهتر بود. نتایج آزمون عملکرد شناختی نشان‌دهنده نبود تفاوت معنی‌دار بین شرایط مختلف روشنایی است.
نتیجه گیری: استفاده از روشنایی طبیعی یا افزایش دمای رنگ منابع مصنوعی می‌تواند موجب افزایش هوشیاری و آسایش بینایی کارکنان روز کار شود و تا حدودی کیفیت خواب آنان را بهبود دهد.

مرضیه عباسی نیا، امید کلات پور، مجید معتمدزاده، علیرضا سلطانیان، ایرج محمدفام،
دوره ۸، شماره ۲ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: صنعت پتروشیمی از نظر ایمنی جزءصنایع بحرانی محسوب می شود. غلب حوادث رخ داده در این صنعت با فاکتورهای انسانی ارتباط دارند. به همین دلیل مداخله جهت بهبود سطح ایمنی در این صنعت اهمیت زیادی دارد. مطالعات مختلف نشان داده اند که پیاده سازی اصول تولید ناب می تواند به بهبود وضعیت ایمنی و ارگونومی محیط منجر شود. در این مطالعه از اصول تولید ناب جهت کاهش خطای انسانی و بهبود پاسخ دهی در شرایط اضطراری استفاده شد.
روش کار: جهت ارزیابی خطاهای انسانی از روش CREAM پایه استفاده شد. جهت انتخاب ابزارهای تولید ناب متناسب با ماهیت وظایف واکنش در شرایط اضطراری، از نظرات پنل ۲۰ نفره از متخصصین و کارشناسان شامل مدیران صنعت مورد مطالعه، مسئولین HSE و اساتید دانشگاه استفاده شد. جهت بررسی میزان تاثیر اجرای اصول تولید ناب در کاهش خطاهای انسانی در شرایط اضطراری، ۶ ماه پس از اجرای مداخلات تولید ناب، خطاهای انسانی مجدد مورد بررسی قرار گرفتند.  
یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی خطاهای انسانی قبل و بعد از اجرای مداخلات تولید ناب، نشان داد که سطح کنترل سه زیر وظیفه از سطح تاکتیکی به سطرح استراتژیک ارتقاء یافت. بیشترین احتمای خطای انسانی در زیروظیفه آمارگیری جهت تخلیه کامل افراد از محل حادثه بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد طراحی و پیاده سازی آن دسته از مداخلات بهبود که قادر باشند همزمان در کنار ارتقاء سطح ایمنی به بهبود بهره وری سازمانی نیز کمک کند بیشتر مورد پذیرش مدیریت صنایع بوده و شانس موفقیت بیشتری دارد.

مصطفی رحمیانی ایرانشاهی، محسن علی آبادی، رستم گلمحمدی، علیرضا سلطانیان، محمد بابامیری،
دوره ۹، شماره ۱ - ( فصلنامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: صدا به عنوان یک عامل مزاحم در محیط‌های شغلی شناخته شده و دارای اثرات غیرشنوایی است. تاثیر صدا بر عملکردهای شناختی به نوع صدا و دوز مواجهه با صدا بستگی دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر مواجهه با صدا برروی عملکردهای شناختی و کیفیت خواب انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی-مقطعی که بر ۱۶۹ نفر از کارگران در سه صنعت فلزی، شیمیایی و غذایی در همدان در سال ۱۳۹۹ انجام شد. برای بررسی عملکردهای شناختی، از آزمون عملکرد پیوسته استفاده شد. همچنین برای بررسی کیفیت خواب شرکت کنندگان از پرسشنامه پترزبورگ استفاده شد. با استفاده از دستگاه صداسنج آنالیزور دار SVAN ۹۷۱ و دزیمتر TES، سطح مواجهه با صدا و فرکانس غالب اندازه‌گیری شد. داده ها با استفاده رگرسیون خطی و چندگانه در نرم افزارSPSS  (نسخه ۱۶) تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: اختلاف معنی‌داری در سطح مواجهه با صدا با تغییرات عملکردهای شناختی و کیفیت خواب افراد در مطالعه حاضر وجود دارد (۰/۰۰۱>P). نتایج رگرسیون خطی نشان داد که بین عملکرد شناختی افراد با سطح مواجهه با صدا ارتباط معنی داری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین متغیرهای سن، سابقه کاری، فرکانس غالب و دوز مواجهه با صدا بیشترین تاثیر و متغیرهای الگوی کاری وضعیت تاهل و سطح مهارت کمترین تاثیر را پیش بینی مدل عملکردهای شناختی و کیفیت خواب داشته اند. پس از شناسایی و تعیین متغیرهای ورودی، با استفاده از رگرسیون چندگانه مدل مناسب جهت پیش بینی کیفیت خواب و توجه پایدار افراد در مواجهه با صدا تدوین شد.
نتیجه‏ گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، مدل‌های پیش بینی کیفیت خواب و توجه پایدار با ضریب تعیین مناسب می‌توانند مدل‌های خوبی جهت پیش بینی کیفیت خواب و توجه افراد، در مواجهه با صدا باشند که این مدل ها می‌تواند در زمان کوتاه‌تری اجرا و کیفیت خواب و توجه پایدار افراد را اندازه‌گیری کند. همچنین می‌توانند گزینه مناسبی برای ارزیابی کیفیت خواب و توجه افراد در معرض صدا باشند.


علیرضا سلطانیان،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( فصل‌نامه تخصصی انجمن ارگونومی و مهندسی عوامل انسانی ایران ۱۴۰۲ )
چکیده

اهداف: برای انتخاب مبدأ امتیازدهی در مقیاس لیکرت در ابزار پرسش‌نامه‌ای، توافق یکسانی وجود ندارد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی بر شاخص‌های گرایش به مرکز، پراکندگی و آزمون آماری تی مستقل اجرا شد.
روش ‌‌‌کار: در پژوهش حاضر، علاوه بر بررسی تأثیر تبدیل مبدأ امتیازدهی به‌صورت استنباطی، با ذکر یک مثال، به مقایسه‌ی نتایج تبدیل مبدأ پرداخته شد. در این پژوهش، مقیاس لیکرت چهاررده‌ای با مبدأ امتیازدهی صفر و یک در نظر گرفته شد. همچنین، فرض شد که فاصله‌ی بین رده‌های مقیاس لیکرت برابرند. از آزمون تی مستقل برای مقایسه‌ی میانگین امتیازها در دو گروه استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تبدیل مبدأ امتیازدهی از یک به صفر در مقیاس لیکرت، تنها به تفاوت در مقدار شاخص‌های گرایش به مرکز منجر می‌شود؛ درحالی‌که شاخص‌های پراکندگی و آماره و نتیجه‌ی آزمون آماری در هر دو شیوه‌ی امتیازدهی، تفاوتی نخواهند داشت.
نتیجه‌گیری: درصورتی‌که توزیع مجموع امتیازها در پرسش‌نامه‌ای نرمال باشد، تغییر مبدأ امتیازدهی از یک به صفر تأثیری بر نتیجه در آزمون تی مستقل و انحراف معیار ندارد و تنها شاخص‌های گرایش به مرکز در دو نظام امتیازدهی متفاوت خواهند بود.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ارگونومی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Iranian Journal of Ergonomics

Designed & Developed by : Yektaweb